دکتر علاء السالم

خانۀ وحی کجاست؟

 

آنجا در مکه، جنبِ مسجدالحرام، نزدیک به مروه، مشخصاً در شمال صحن شرقی مجاورِ دیوارِ «مسعی» مکانی وجود دارد که نمی‌توانم عظمت، عطاء و بخشش، و میراث دینی و انسانیِ آن را توصیف کنم.
که –روزگاری- همۀ هستی و خوبی‌ها را در خود جای داده بود و از آنجا بود که شعاع خیر و نور به تمام جهان تابید؛ اغراق نمی‌کنم اگر بگویم: هر ذره‌ای از خاکِ آن را با طلاهای تمام زمین هم نمی‌توان سنجید.
اما آنچه واقعاً مایۀ تأسف شده این است که به‌جای اینکه آن را آباد و پر رونق ببینیم تا کسانی که به آن نگاه می‌کنند عبرت‌ها و خاطراتی را به یاد بیاورند: (وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ) (الذریات، 55) «و مذکّر و یادآور باش! که ذکر برای مؤمنان سود می‌بخشد.» آن را در زیر زمین مدفون می‌بینیم، آن هم طی یک روند ناپدیدسازی و پاک‌سازی که طبیعتاً عمدی است!
آن خانۀ وحی و رسالت الهی است، خانۀ محمد (ص)!

خانه‌ای که:
– آن را برای حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بنا کرد و نزدیک به نیمی ‌از عمر شریف خود را در آنجا گذراند؛
– فجر اسلام، «دین خدا» در آن طلوع کرد، و تعالیمِ آن در ابتدا در مکه ظاهر و منتشر شد؛ سپس در شبه‌جزیرۀ عربستان، و پس از آن هم در میان مردم سراسر جهان گسترش یافت؛
-(بسیاری از سوره‌های) قرآن و سبع‌مثانی [یعنی سورهٔ فاتحه] در آن نازل شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تا سحرگاهان آنجا را از تلاوتِ شیرین خود پر می‌کرد؛
– وحی و فرود آمدنِ فرشتگان خدا و امانتداران وحی او، همیشه در آنجا بود؛
– سیدۀ نساء العالمین، فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) و برادرش قاسم در آنجا به دنیا آمدند؛
-آنجا شامل اتاق پیامبر (ص) و محراب نمازش، و مکانی مخصوص پذیرایی از هیئت‌ها و زائرین به‌هنگام آغاز دعوت الهی بود؛
– در همین خانه بود که رسول خدا پیوسته توسط همسایگان خود (ابولهب، ام‌جمیل، حکم بن عاص، عقبة بن ابی‌معیط و دیگران) اذیت می‌شد. آنان او را آزار می‌دادند و زباله و کثافات به‌سوی او پرتاب می‌کردند، و رسول خدا از اذیت آن‌ها پشتِ سنگی که داخل آن خانه قرار داده شده بود، پناه می‌گرفت…
جایی که رسول خدا (ص)، پس از آنکه قریش او را مهدورالدّم دانسته و تصمیم به کشتن او گرفتند، از آنجا هجرت کرد و در واقع، اگر خواست خدا نبود او را محاصره کرده بودند و نزدیک بود او را بکشند. و مشیت خدا بود که نجات رسولش را رقم زد، با جان‌فشانی پسرعمو و جانشینش، علی، که شب را در بستر ایشان سپری کرد.
…- و موارد دیگر.
آیا مکانی که این‌همه میراث و عظمت را در خود جای داده، سزاوار این نیست که زائر مکۀ مکرمه، دست‌کم یک اثر و علامتِ برافراشته از آن را ببیند؟ تا در آستانه‌اش بایستد و تمامِ آن معانیِ نیک و بخشش و فداکاری و صحنه‌هایی را که از او [رسول خدا (ص)] به همۀ بشریت تابیده، به یاد آورد و در آن تأمل کند؟!

 

آیا مکانی به این پاکی، سزاوار است که ساختمانش فرسوده شود و بر ویرانه‌های آن (یا درست کمی ‌آن‌طرف‌تر) سرویس‌بهداشتی (wc) ساخته شود و مسلمانان شب و روز با کفش به آنجا بروند و ندانند که در مقدس‌ترین و پاک‌ترین مکانِ روی زمین قدم می‌گذارند؟!

 

آیا ارزشِ این مکان تا این حد پایین آمده که موقعیت مکانی‌اش به شیوه‌ای خجالت‌آور مشخص شود؛ با قرار دادن کاشی‌ها و کف‌پوش‌های متفاوت از کاشی‌های اطراف آن، که تمام حیاط شرقی را پوشانده، بدون اینکه هیچ نشانه یا توضیحی برای معرفیِ مکان و دلیل این تفاوت وجود داشته باشد [و شناساییِ آن] تنها براساس صحبت‌هایی است که بازدیدکنندگان با یکدیگر دارند و اجتهادات و گمانه‌زنی‌هایی که جست‌وجوگر در سایت‌های اینترنتی مشاهده می‌کند، بدون اینکه از میزان صحت آن آگاه باشد. و حتی همین تعیینِ موقعیت هم دقیق نیست؛ طبق تصریح رئيس مركز تاريخ مکه، که -آن‌طور که از کلامش پیداست -از محل دقيق خانهٔ پيامبر و اوصاف آن قبل از مدفون و ناپدیدسازی آگاه است؛ و سخنان او را در ادامه و در پيوست شمارۀ (1) به‌طور كامل تقديم خواهم كرد.
* * *

شعب ابوطالب و بیت‌الرسول:

شِعب، ناحیه‌ای بین دو کوه است. و شعب ابوطالب بین کوه ابوقبیس و کوه خندمه در کنار مسجدالحرام قرار دارد. این مکان، ملک عبدالمطلب بود که از جدش قصی به او رسیده بود. هنگامی‌ که قصی -در زمان زمامداری‌اش بر مکه- محل سکونت [هریک از] قبایل قریش را مشخص کرد، منطقۀ معروف شعب را برای خود و پسرانش برگزید. برای همین شعب به محلهٔ بنی‌هاشم ضمیمه شد و پس از عبدالمطلب مسئولیتش به پسر ایشان ابوطالب رسید.
شعب، پس از آن معروف شد که پناهگاه رسول اکرم (ص)، بنی‌هاشم و اولین مسلمانانی شد که به او ایمان آوردند و رسالت او را تصدیق کرده و نپذیرفتند که از او دست بردارند؛ آن [هم] پس از آنکه قریش در سال ششم بعثتِ مبارک، تصمیم به محاصرۀ اقتصادی و اجتماعی آن حضرت گرفت، و [مسلمانان] سه سال در آنجا ماندند که از سخت‌ترین و دردناک‌ترین روزهای رسالت اسلام برای رسول اکرم (ص) و همراهانش بود و دو تن از نزدیک‌ترین حامیان و یاران خود را در این مکان از دست داد: عمویش ابوطالب را و یگانه همراه و مادرِ پارهٔ‌تنش خدیجه را، آن هم در یک سال.
از نظر تاریخی، این منطقهٔ خاص (چسبیده به مسعی بین صفا و مروه)، محلی بود که خلیل‌الله ابراهیم (ع) به‌عنوان محلِ سکونت همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل نبی (ع) انتخاب کرد.
به این مکان، شعبِ بنی‌هاشم، یا شعبِ مولد، یا شعبِ وحی نیز می‌گویند.
روزگاری، آباد و پر از دیدنی‌ها و بناهای تاریخی بود و دست‌کم خانهٔ رسول اکرم (ص) که از آن صحبت می‌کنیم، شناخته‌شده و آشکار بود؛ همچنین خانه‌ای که در آن متولد شده بود. بسیاری از مورخين و سفرنامه‌نویسان این امر را ذکر کرده‌اند؛ مانند: ابن‌بطوطه، ابن‌جبیر، طبری، ازرقی، فاکهی، فاسی و بسیاری دیگر؛ ازجمله سفرنامه‌نویسانِ مستشرق که تا همین اواخرِ قرن سیزدهم هجری می‌توانستند از خانه بازدید کنند. حتی برخی از مورخان به ذکر اوصافِ خانه و تعیین اندازه‌ها و حدومرزهای اصلی آن پرداخته‌اند؛ مانند مورخ محمدتقی فاسی در کتاب «شفاءالغرام باخبار البلد الحرام».

ابن‌بطوطه می‌گوید: (از مناظرِ متبرکۀ نزدیک مسجدالحرام، قُبۀ وحی است که در خانۀ خدیجه امّ‌المؤمنین رضی‌الله‌عنها در نزدیکی باب‌الرسول صلی الله علیه و سلم است و در خانه قبۀ کوچکی است؛ زیرا فاطمه علیهاالسلام در آن به دنیا آمده…). (سفرنامۀ ابن‌بطوطه: 1/161).

ابن‌حجر هیتمی ‌به‌‌هنگام بیان اقامهٔ دو رکعت بعد از طوافِ وداع، گفته است:
(انجام دادن آن در پشتِ مقام بهتر است، [بعد از آن] در کعبه، سپس در زیر ناودان، سپس در باقی‌ماندهٔ حجر به‌سوی بیت، سپس در قسمتِ نزدیک به آن، سپس در بقیهٔ مسجد، سپس در خانهٔ خدیجه، سپس در بقیهٔ مکه، سپس در مسجدالحرام، سپس هرکجا و هروقت که بخواهد، و این دو نماز از او فوت نمی‌شود مگر با وفات او). (ر.ک: المنهاج القویم، 1/582).

و در عصر جدید، محمد عبده یمانی، وزیر سابق فرهنگ و رسانۀ عربستان سعودی، خانۀ پیامبر (ص)، موقعیت مکانی و توصیف دقیق آن را براساس نقشه‌های مکۀ باستان و آنچه در حفاری‌های توسعۀ اخیر در این رابطه آشکار شده، بیان می‌کند. او تصاویری از حجرۀ پیامبر (ص)، محراب ایشان، محل پذیرایی از هیئت‌ها و زادگاه دخترش فاطمه (س) را ارائه کرده و همهٔ این‌ها را در کتاب خود با عنوان: «ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، بانویی در قلب مصطفی» آورده است.
همچنین: دکتر احمد زکی یمانی، با اشاره به اینکه این خانه به‌مدت 14 قرن سالم و پابرجا بوده، می‌گوید: محلِ خانهٔ پیامبر (ص) پس از تأسیس دولت جدید سعودی و اجرای اولین عملیات توسعه نیز معروف و شناخته‌شده بوده است، تا قبل از آنکه بنیان‌گذار دولت سعودی یعنی عبدالعزیز آل‌سعود به یکی از بازرگانانی که به نام عباس القطان معروف بوده، اجازه دهد تا در مکه و درست بالای خانۀ پیامبر مدرسه‌ای را برای حفظ قرآن بسازد. سپس و بعد از درگذشت وی، ورثه‌اش آن را به شخصی فروختند که به‌نوبهٔ خود آن را برای توسعهٔ جدید به دولت فروخت. (ر.ک: دکتر احمد زکی یمانی، خانهٔ بانو خدیجه در مکۀ مکرمه، مؤسسۀ فرقان مخصوص میراث اسلامی).
و اگر [بخواهیم] از وضعیت این خانه در عصر حاضر صحبت کنیم، حقیقت تلخ این است که پنهان شده و آثار آن به‌کلی محو و ناپدید شده است؛ و به‌دنبالِ عملیات توسعۀ مستمر، مرکز حفظ قرآن که در بالای آن تأسیس شده بود نیز تخریب شده است.

در واقع، قسمت اعظم منطقۀ شعب، از ضلع شرقی (ضلع مسعی) به صحن بیرونی مسجدالحرام ضمیمه شده است و تنها بخشِ کوچکی از منطقۀ شعب باقی مانده، که شامل مجموعه‌ای از کانکس‌هاست و دورتادور آن با مانعی احاطه شده است که از دسترسی به آن و دیدن آنچه از آن باقی مانده جلوگیری می‌کند؛ گویی یک پادگان است.

پیش‌تر گفتم: محل خانهٔ وحی و رسالت، در شمال شعب ابوطالب، نزدیکِ مروه و در فاصلۀ کمی ‌از آن خانه (از سمت جنوب، نزدیک به صفا) خانۀ عبدالمطلب قرار دارد که رسول اکرم (ص) در آن به دنیا آمد و مدتی از عمر شریف خود را در آن سکونت داشت؛ این خانه، اکنون یک بنای ساخته‌شده ولی کاملاً رها و به‌روی بازدیدکنندگان بسته است. از سال 1951میلادی و زمان عبدالعزیز آل‌سعود به کتابخانه‌ای به نام «کتابخانۀ مکۀ مکرمه» تبدیل شد و بر دیوارهای بیرونی آن، تابلوهایی نصب شده که همگان را نسبت به غیرقانونی بودن زیارت، عبادت و نماز در این مکان هشدار می‌دهد.
همهٔ زائرانِ این مکان‌های طاهر می‌توانند ببینند که بسیاری از مسلمانان درحالی‌که شرمسارند به آنجا نزدیک می‌شوند، با چهره‌هایی حیرت‌زده و این سؤال که: چرا از ورود و تماشای آن منع شده‌اند! زیرا این یک حق حداقلی و مشروع است و در میان همۀ مردم زمین، حتی دونفر هم دربارۀ آن اختلاف‌نظر ندارند.
دیدنِ شعبِ مولد و وحی و بنی‌هاشم در وضعیت کنونی، دردناک است و تلاش بی‌وقفه برای محو آن و از بین بردن آثار آن به‌شکل کامل، غم‌انگیز است و گمان نمی‌کنم مسلمانی را خوشحال کند؛ مخصوصاً برای کسی که به این کلام رسول خدا (ص) -که در کتبی نقل شده که او [فردِ مسلمان] آن‌ها را صِحاح [یعنی دارای احادیث صحیح] می‌خواند- ایمان دارد: (خداوند کنانه را از اولاد اسماعیل برگزید و قریش را از کنانه و از قریش بنی‌هاشم را برگزید و مرا از بنی‌هاشم برگزید؛ پس من بهترین از بهترین از بهترین هستم). (صحیح مسلم: 4 / 1782).
* * *

(3)

اهمیت برجسته‌سازی خانهٔ وحی:

هیچ دو مسلمانِ منصفی در این موضوع، با یکدیگر اختلاف ندارند که شایسته است منطقۀ شعب، با تمام فضیلت و میراثِ مهم دینی و تاریخیِ خود، از درجۀ بالایی از توجه و اهتمام که درخورِ آن و موقعیتِ آن است برخوردار باشد.
و اگر در بین تصمیم‌گیرندگان در خصوص منطقۀ شعب، به‌طور کلی جای تردید وجود دارد، فکر نمی‌کنم بهانۀ قابل قبولی بتواند مانع برجسته شدن و تجلی خانۀ وحی و رسالت به‌طور خاص شود. منظورم خانهٔ رسول خدا محمد، خدیجه و فاطمه (ص) است. و هرکس در فضیلت این افراد و وجوب احترام به آن‌ها و برجسته ساختن علائم و آثار آن‌ها برای همۀ جهان شک دارد، باید در مسلمانیِ خود تجدیدنظر کند.
همچنین شک ندارم مسلمانی که به نبوت حضرت محمد (ص) ایمان دارد و معتقد است که او بهترین مخلوق است، بپذیرد که خانه و نقطۀ آغازِ دعوت الهیِ او، به‌طور کامل از بین برود، و آثارش محو شود. و بر ویرانه‌های آن یا نزدیکِ آن، سرویس‌های بهداشتی ساخته شود!
نه فقط به‌خاطر عظمتی که بیت نبوی دارد، و به برخی از ابعاد آن اشاره شد، و نه به این دلیل که وضعیت کنونیِ آن توهین آشکار به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل‌بیت او و به‌طور کلی به وحی الهی و اسلام است، نه فقط به‌خاطر این‌ها، بلکه –علاوه‌بر آن – به‌دلیل آنکه شخصیت عظیم و بزرگی چون رسول خدا محمد (ص) و نهضتِ دگرگون‌کننده و فراگیری که در مساحتِ گسترده‌ای از زمین ایجاد کرده است -و همین کافی است بدانیم امروز یک‌چهارم از جمعیت کرۀ زمین ادعای ایمان به او و پیروی از او را دارند- بنابراین، قطعاً شخصیتی در این سطح را همگان به دیدهٔ احترام می‌نگرند و دست‌کم او را در ردیف بزرگانی توصیف می‌کنند که چهرۀ تاریخ بشری را بر روی زمین تغییر داده‌اند؛ در نتیجه مسئلهٔ او مربوط به تمام مردم زمین است و تنها به مسلمانان اختصاص ندارد.

چه رسد به اینکه گروهی از مسلمانان در انجامِ آنچه براساس اجتهاد دینی و شخصی‌شان مناسب می‌دانند تنها و تک‌رو باشند؛ کارهایی که از سوی سایر مسلمانان به تندروی و ناهنجاری در مخالفت با حقایق قطعی و یقینی توصیف می‌شود.

توجه داشته باشید، در اینجا نمی‌خواهم مسئله را از منظر اعتقادات دینی، و دلایل قطعی قرآن و سنت بر جوازِ تبرک جستن به آنچه مربوط به اولیای خدا و فرستادگان او و آثار به‌جای‌مانده از آن‌هاست بررسی کنم؛ به آن اندازه‌ای که مایل هستیم تا دعوت صمیمانه‌ای داشته باشیم از همۀ مسلمانان و نهادهای رسمی ‌و مرتبطِ دینی و سیاسی و نیز نهادهای جهانیِ متولیِ حفظِ میراثِ انسانی و آثار بزرگان.
از همگی آن‌ها می‌خواهیم تا مسئلۀ آشکارسازی خانهٔ پیامبر(ص) را مطرح کنند، با هدف بحث و مذاکره و فشار در جهت لزوم بازسازی، مرمت و حذف محل‌های دفن زباله، با مشاورۀ تیم‌های تخصصی حفاری و گودبرداری؛ تا اینکه -دست‌کم- منطقهٔ خروج از مروه به‌نحوی که شایستهٔ رسول خدا محمد (ص)، قرآن، وحی الهی و به‌طور کلی اسلام باشد، سامان یابد.

* * *

پیوست 1: مدیر مرکز تاریخ مکه، محل خانۀ پیامبر (ص) را مشخص می‌کند:
در سایت روزنامۀ «البیان» به لینک زیر آمده است:
https://www.albayan.ae/fiv…/last-page/2020-04-26-1.3841861
به شرح زیر:
(مدیر مرکز تاریخ مکه، محل خانهٔ ام‌المؤمنین را آشکار می‌کند:
مدیرکل مرکز تاریخ مکه، دکتر فواز بن علی دهاس، حقیقت محل خانهٔ ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، همسر رسول خدا صلی الله علیه و سلم را برای «سبق» آشکار کرد؛ و این [روشنگری] پس از آن بود که در شبکه‌های اجتماعی دربارهٔ تلاش‌هایی صحبت می‌شد که در یک کلیپ ویدیویی آمده بود و براساس آن، ریاست مسجدالحرام، محل خانۀ خدیجه را با علامت‌گذاری با کاشی‌های کوچک که شناساییِ آن را آسان می‌سازد مشخص می‌کند.
رئیس مرکز تاریخ مکه، دکتر فواز بن علی دهاس، در بیانیه‌ای اختصاصی به «سبق» گفته است: شکی نیست که محل ساختمان خانهٔ ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، همسر رسول خدا صلی الله علیه و سلم در صحن شرقی و نزدیک «مروه» به‌سمت شمال قرار دارد؛ اما نسبت به تمایز آن از سمت ریاست [مسجد]، این درست نیست و دولت، از ترس برخی اقدامات غیرشرعی، از شناسایی و معرفی مکان‌های باستانی حمایت نمی‌کند.
«دهاس» خاطرنشان کرد: زیرا این مکان که ساختمان خانۀ ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، در آن قرار دارد از زمان بنیان‌گذارِ دولت سعودی ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن رحمه الله بر روی زمین قابل مشاهده نبوده است. و شاهد بر سطحِ زمینِ شهر در مکۀ مکرمه، سطح خودِ صحنِ طواف است، اما با گذشت زمان، سطح به وضعیت کنونی رسید. در اثر باران‌های سیل‌آسا و شن و سنگ‌های موجود در آن. و شاهد آن این است که هنگام قدم زدن در حیاط بیرونی مسجد، به‌طور متوسط 10 متر پایین می‌رود تا به سطح زمین کنونی مسعی می‌رسد. سپس به همان فاصله تا رواق قدیمی ‌به میزان همان ارتفاع پایین می‌آید.
«دهاس» براساس اطلاعات تأییدشده، مکان واقعی را نشان داد که محل خانۀ ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، در شمال شرقی نزدیک مروه و در فاصلۀ 12 متری باب‌السلام به‌سمت شمالِ صحن‌های مسجدالحرام و در زیر ساختمانی 3 طبقه قرار دارد که در مجاورت مسجدالحرام برای حفظ قرآن مجید تعیین شده بود و مجوز آن، هنگامی‌ که دبیر پایتخت مقدس، عباس قطان «رحمه الله» درخواستِ مجوز ساخت نمود، توسط بنیان‌گذار پادشاهی عربستان سعودی، ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن صادر شد.
وی ادامه داد: این بنا پابرجا ماند تا اینکه در سال 1410هجری قمری، برای اجرای توسعۀ مسجدالحرام برداشته شد و پس از برداشتن بنا، بناهای تاریخی و آثار باستانیِ مربوط به خانۀ خدیجه بنت خویلد، در حوالیِ مروه و بازار المدعی کشف شد.
و اتاق‌های کوچک و حجره‌ای بزرگ یافت شد که دکتر محمد عبده یمانی، آن را در کتاب ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، آورده است و به محلِ اتاقی که تولد فاطمه دختر رسول‌الله صلی الله ‌علیه ‌و سلم در آن بود و نیز اتاقِ محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم و محرابی که در آن نماز می‌خواند اشاره کرده است؛ چنان‌که اتاقی نیز یافت شد که برای پذیرایی از هیئت‌هایی بود که جهتِ دیدار با رسول‌الله می‌آمدند.
وی افزود: تمام این اطلاعاتی که ذکر کردم، از کتابی با عنوان ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد است که دکتر محمد عبده یمانی، پس از مصاحبۀ تلویزیونی قبل از مرگش به من داد.
وی در پایان سخنان خود به دو نکتۀ مهم اشاره کرد که: محل خانۀ ام‌المؤمنین، خدیجه بنت خویلد، آن‌طور که برخی ادعا می‌کنند در محلهٔ المواضی «القشاشیة امروزی» قرار ندارد، و این اطلاعات نادرست است و کدگذاری این مکان‌ها توسط ریاست حرمین شریفین نادرست است.
همچنین در کتاب دکتر عبدالوهاب ابوسلیمان، یکی از اعضای شورای علمای ارشد، آمده است که وی هنگام تخریب در محل ایستاده و هنگام خاک‌برداری، بناها و آثار تاریخی را دیده و در کتاب خود «الأماكن المأثورة المتواترة» آن‌ها را مشخص کرده است).

پیوست 2: تصاویری جهت اطلاع و بهره‌مندی

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا