سوالات متداولسوالات متداول خداناباوران

تصادف آفرینش

آیا پیدایش حیات حاصل یک تصادف است؟

طبق برخی مطالعات زیستی، نخستین جرقۀ حیات در سیارۀ ما حدود 4 میلیارد سال پیش و با جهش یک سلول زده شده است. پس از آن زنجیره‌ای شگفت‌انگیز از جهش‌ها منتهی به خلق انسان هوشمند و موجودات پیرامون آن شده است. از این‌ رو برخی معتقدند حیات زمینی، آفریدۀ مستقیم یا غیر مستقیم خداوند نیست، بلکه بدون هیچ‌گونه طرح و تدبیر قبلی و به ‌صورت کاملاً تصادفی از ترکیب عناصر بی‌جان به وجود آمده است؛ اما چنین ادعایی تا چه اندازه به حقیقت نزدیک است؟ آیا هیچ مدرک علمی ثابت شده‌ای وجود دارد که تصادفی‌ بودن محض این جهش‌های شگفت‌انگیز تکاملی را تأیید کند؟ اگر به‌ دنبال پاسخ این سؤالات هستید، مقاله زیر در مسیر یافتن حقیقت با شما همراه خواهد بود.

آیا فرضیه‌های پیدایش حیات از نظر علمی به اثبات رسیده‌اند؟

قبل از هرچیز باید تئوری‌هایی را که بر اساس آن مسئلۀ تصادفی ‌بودن خلقت موجودات زنده مطرح می‌شود، به علم عرضه کنیم تا پایه و اساس آن با شواهد موجود سنجیده شود.  

برای بررسی دقیق‌تر این موضوع، مطالبی از احمدالحسن را مرور می‌کنیم: «واقعیت آن است که دربارۀ پیدایش حیات هیچ نظریه‌ای وجود ندارد که با دلایل و شواهد علمی به اثبات رسیده باشد و آنچه مطرح می‌شود، فقط تئوری‌ها یا فرضیه‌هایی است که تاکنون ثابت نشده‌اند.

DNA و RNA موجود در سلول‌های زنده که همان همانندسازها هستند و پروتئین‌هایی که می‌توانند خودشان را همانندسازی کنند، از واحدها یا مولکول‌های بسیار زیادی تشکیل شده‌اند، به ‌طوری که اگر بخواهیم احتمال تولید یا ترکیب‌شدنِ تصادفی آن‌ها را فقط برای یک مرتبه به ‌طور صحیح و قابل همانندسازی در نظر بگیریم، به عددی می‌رسیم که از نظر علمی تحقق آن طی این چهارچوب زمانی که بر زمین می‌شناسیم، امکان‌پذیر نخواهد بود.

حتی اگر فرض کنیم آغاز پیدایش حیات با ساده‌ترین پروتئین‌های همانندساز بوده، و نیز فرض بگیریم که این پروتئین‌ها بسیار ساده و از زنجیره‌ای که حاوی فقط 32 اسید آمینه است تشکیل شده باشد، از آنجا که ما 20 نوع اسید آمینه داریم، تعداد حالات ممکن برای تشکیل این زنجیره برابر است با ۱۰۴۱×۲۹۴۹۶۷۲۹۶/۴ یا تقریباً ۱۰۴۱×۴ یعنی عدد 4 و جلویش 41 صفر. این عدد، بسیار بزرگ بوده و احتمال تحقق آن بسیار اندک است.»

دست‌کاری معادلات برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب

از آنجا که علم زیست‌شناسی پاسخ روشنی برای چگونگی پیدایش حیات ندارد، محققان این عرصه برای خروج از این استیصال، فرضیه‌ای را در نظر گرفته و در جهت اثبات آن ناچار به دست‌ بردن در معادلات و نادیده‌گرفتن قوانین احتمالات شده‌اند.

احمدالحسن: «در واقع همین موضوع باعث شده تا دکتر داوکینز در نوشتن کتاب ساعت‌ساز نابینا دست به گریبان فرضیه‌های غیر واقعی شود و در تلاشی نافرجام یک‌ بار تعداد صفرها را کم کند و بار دیگر در طرف دیگر معادله تعداد صفرها را زیاد کند؛ و به همین ترتیب بسیاری از ملحدان نیز با روشی غیر علمی و به ‌صورت تصادفی و بر اساس فرضیه‌های خیالی ده‌ها صفر از این طرف کم می‌کنند و ده‌ها صفر به طرف دیگر می‌افزایند تا شاید در نهایت به عددی قابل‌ قبول برسند که تحقق آن در بازۀ زمانی موجود برای تشکیل حیات بر سیارۀ زمین که در بهترین حالت حدود یک میلیارد سال برآورد می‌شود، امکان‌پذیر باشد.

اکنون فرض کنیم اولین معجزه به وقوع پیوسته و اسیدهای آمینه‌ای بر زمین در شرایط استثنایی مناسب برای پیدایش یا رسیدن آن، تشکیل شده است؛ به ‌علاوه این اسیدها در موقعیت مناسبی قرار گرفته‌اند، به ‌گونه‌ای که بر زمین در طول یک میلیارد سال در هر ثانیه یک آزمون برای ایجاد پروتئین همانندساز امکان‌پذیر باشد؛ تعداد آزمون‌های قابل انجام برابر با 31.449.600.000.000.000 یا تقریباً ۱۰۱۶×۳ خواهد بود.

 اگر این عدد را از تعداد کل آزمون‌های قابل انجام کم کنیم، درمی‌یابیم که ما به تعداد ۱۰۴۱×3/9999999999999999999999997 یعنی حدود ۱۰۴۱×3/9 آزمون دیگر نیاز داریم تا رخداد مورد نظر امکان‌پذیر شود. همان طور که می‌بینیم اگر برای رویداد هر آزمون یک ثانیه در نظر بگیریم، در طول یک میلیارد سال تقریباً روی رقم آن هیچ تأثیری نمی‌گذارد!

اگر بخواهیم مدت زمان لازم برای تحقق‌یافتن این آزمون‌ها را در نظر بگیریم، اگر به فرض هر آزمون در یک ثانیه روی دهد، مدت زمان لازم برای وقوع این آزمون‌ها ۱۰۴۱×۴ ثانیه یعنی تقریباً 1034 سال و به عبارت دیگر، عدد یک و جلوی آن 34 صفر خواهد بود. این رقم بسیار بزرگ است و از عمر زمین و حتی از عمر تمام کیهان نیز بسیار بیشتر است. عمر زمین عددی است که جلوی آن تنها 9 رقم وجود دارد، یعنی حدود ۶/۴ میلیارد سال تخمین زده می‌شود. عمر کیهان نیز عددی با ۱۰ رقم  جلویش و حدود 13/۷ میلیارد سال برآورد شده است.

اگر به روش دیگری محاسبه کنیم، یعنی ببینیم که در هر یک ثانیه از یک میلیارد سال، چند آزمون لازم است تا در چهارچوب احتمالات به نتیجۀ قابل‌قبول برسیم، باید تعداد رویدادهای لازم را بر زمان لازم یعنی یک میلیارد سال تقسیم کنیم. نتیجه عدد ۱۲۷۱۸۷۶۲۷۱۸۷۶۲۷۱۸۷۶۲۷۱۸۷۶۲/718763 یعنی تقریباً ۱۰۲۵ خواهد بود. به عبارت دیگر ما نیاز داریم در طی یک میلیارد سال در هر ثانیه به تعداد ۱۰۲۵ (عدد ۱ و جلوی آن ۲۵ صفر یا ده میلیون میلیون میلیون میلیون) آزمون ممکن روی مواد اولیه انجام شده باشد، تا این خواسته جامۀ عمل بپوشد و این رقم بسیار تخیلی است!

چه رسد به اینکه بدانیم احتمال وجود اسیدهای آمینۀ کافی روی زمین بسیار اندک است، و اینکه بدانیم اسیدهای آمینه خود دارای دو نوع هستند: اسیدهای آمینۀ چپ‌گرد و اسیدهای آمینۀ راست‌گرد و پروتئین‌هایی که در ترکیب حیات مشارکت می‌کنند فقط از اسیدهای امینۀ چپ‌گرد به وجود می‌آیند. این به آن معنا است که احتمالات سابق ما در خصوص تشکیل پروتئین‌ها فقط هنگامی مفید است که انبوهی از اسیدهای آمینۀ چپ‌گرد وجود داشته باشد[1]. این یعنی احتمال اینکه پروتئین مورد نظر ما به دست بیاید، عدد نیم به توان تعداد اسیدهای آمینۀ آن پروتئین است.

به ‌عنوان مثال اگر تعداد ترکیب‌های اسیدهای آمینه در پروتئین مطلوب ۵۰ باشد، احتمال اینکه همۀ این ۵۰ مولکول اسید آمینۀ چپ‌گرد باشند 0/۵۵۰ … است. این احتمال بسیار اندک است. با اجتماع همۀ این حوادث بسیار نادر و با احتمالی در حد صفر و قرار گرفتن این گام‌ها به دنبال یکدیگر که برای پیدایش نخستین پروتئین لازم است، مسئلۀ امکان‌ پذیر بودن تقریباً منتفی می‌شود و انجام این عمل شبه محال خواهد بود.


[1]. مطابق قرارداد اگر ساختمان فضایی یک اسید آمینه را در نظر بگیریم، چنانچه عامل NH2 که به کربن آلفا متصل است در طرف چپ باشد، می‌گوییم این اسید آمینه از نوع L یا چپ‌گرد است و هرگاه عامل NH2 در طرف راست کربن آلفا قرار گیرد، می‌گوییم این اسید آمینه از نوع ∆ یا راست‌گرد است. اسیدهای آمینۀ طبیعی همگی از نوع چپ‌گرد هستند. (مترجم)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دکمه بازگشت به بالا