تسلیدهندۀ حقیقی
چرا احمدالحسن همان تسلیدهندۀ وعده داده شده است؟
یکی از مهمترین نامهای ذکر شده در کتاب مقدس «تسلیدهنده» است. شخصیتی که مقدس بوده و نزد مسیحیان از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این مطلب میزبان شما هستیم تا به مسائلی پیرامون این نام و هویت آن پرداخته شود. در اعتقاد مسحیان، تسلیدهنده همان روحالقدس هست و نمیتواند دارای شخصیتی مستقل و قابل ظهور باشد.
اما این مطلب چقدر با مفاهیم موجود در کتاب مقدس تطابق دارد؟
ما بهعنوان ایمانآورندگان به احمدالحسن که او را تسلیدهنده وعده داده شده میدانیم، چگونه میتوانیم این ابهام و اعتقاد به وجود آمده در دل مسیحیت را پاسخ دهیم؟ برای دانستن این مطلب و آگاهی نسبت به آن با ما همراه باشید.
تسلیدهنده چه ویژگی هایی دارد؟
برای اینکه درک صحیحی از تسلیدهنده به دست آوریم، اوصاف و ویژگیهایی را از او مرور میکنیم:
- بر حسب متن یونانی، او تسلیدهندهای مذکر[1] است[2]؛
- تعلیم دهنده است[3]؛
- بودن او، مفیدتر از بودن عیسی است[4]؛
- بعد از عیسی خواهد آمد[5]؛
- پنجم: فرستادهای از جانب عیسی مسیح است[6]؛
- جهان را بر گناه و عدالت و داوری سرزنش میکند[7]؛
- به جمیع حق، هدایت میکند[8]؛
- از خود تکلم نمیکند، بلکه به آنچه که شنیده است سخن خواهد گفت[9]؛
- از امور آینده خبر خواهد داد[10] و…
وجود این اوصاف و چهارچوب موجود در آنها چیزی غیر از آنچه را نزد مسیحیان است به ما نشان میدهد. آیا ممکن است این اوصاف به تسلیدهندۀ مدنظر مسیحیان اشاره داشته باشد؟
در ادامه با توجه به این اوصاف و نشانهها، عقیدۀ واحد بودن شخصیت تسلیدهنده و روحالقدس را نزد مسیحیان بهصورت مفصل بررسی کرده و از طریق متن کتاب مقدس به بیان عقیدۀ صحیح نسبت به تسلیدهنده خواهیم پرداخت.
روحالقدس، همان تسلیدهنده نیست!
خطابشدن «تسلیدهنده» با عبارت «روحالقدس» یا «روح راستی» در کتاب مقدس، این شائبه را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که تسلیدهنده همان روحالقدس است. اما آیا مخاطب قراردادن تسلیدهنده با عبارت روحالقدس در کتاب پر رمز و رازی چون انجیل میتواند دلیلی محکم و متقاعد کننده باشد تا این دو نام را یک شخصیت بدانیم؟
در باب شانزدهم از انجیل یوحنا میخوانیم: «۷ و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلیدهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. ۸ و چون او آید، جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود. ۹ اما بر گناه، زیراکه به من ایمان نمیآورند. و اما بر عدالت، از آن سبب که نزد پدر خود میروم و دیگر مرا نخواهید دید. ۱۱ و اما بر داوری، از آن رو که بر رئیس این جهان حکم شده است. ۱۲ و بسیار چیزهای دیگر نیز دارم به شما بگویم، لکن الآن طاقت تحمل آنها را ندارید. ۱۳ و لیکن چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد، زیرا که از خود تکلم نمیکند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد. ۱۴ او مرا جلال خواهد داد زیرا که از آنچه آنِ من است خواهد گرفت و به شما خبر خواهد داد. ۱۵ هرچه از آن پدر است، از آن من است. از این جهت گفتم که از آنچه آن من است، میگیرد و به شما خبر خواهد داد.» (یوحنا ۱۶: ۷-۱۵)
ذکرشدن تسلیدهنده با عبارت «روح راستی» باعث شده تا مسیحیان به این عقیده برسند که تسلیدهنده، روحالقدس یا روح راستی است، این در حالی است که خطاب شدن یک شخصیت با عنوان روح راستی یا روحالقدس، لزوماً به این معنی نیست که او همان روحالقدس است؛
چنانکه در (۱ یوحنا، فصل ۴) و تفاسیر موجود راجع به آن میخوانیم: «ما از خدا هستیم و هرکه خدا را میشناسد ما را میشنود و آنکه از خدا نیست ما را نمیشنود. روح حق و روح ضلالت را از این تمییز میدهیم.»
در تفسیر آگوستین میخوانیم: (۴. «ما از خدا هستیم.» ۱ یوحنا ۴: ۶. بگذارید ببینیم چرا؛ ببینیم آیا برای چیزی غیر از خیر است. «ما از خدا هستیم: هرکه خدا را میشناسد ما را میشنود؛ آنکه از خدا نیست ما را نمیشنود. بدینوسیله روح حق و روح ضلالت را میشناسیم.» یعنی به وسیلۀ این، آن کسی که ما را میشنود، روح حق دارد؛ آن کسی که ما را نمیشنود، روح ضلالت دارد. بگذارید ببینیم چه نصیحتی میکند، و اجازه بدهید که انتخاب کنیم با میل بیشتری بشنویم نصیحتکردن او را، و نه ضد مسیحها، نه دوستداران دنیا، نه دنیا را.) [https://goo.gl/XLgJvj]
و در تفسیر کالوین (Calvin) آمده است: ([یوحنای] رسول اینجا روح را مجاز برای معلمین یا أنبیاء [به کار] میگیرد.) [https://goo.gl/t6cDKj]
و در تفسیر آلبرت بارنز (Albert Barnes) میخوانیم: (ما میشناسیم روح حق، و روح ضلالت [را] -ما میتوانیم تمییز دهیم آنهایی که پذیرفتن حق را از آنهایی که انجام ندادند [نپذیرفتند].) [https://goo.gl/U5sUfA]
و در تفسیر کاربردی عهد جدید، آمده است: (۶ ما که روح مسیح را داریم از خدا هستیم. اگر کسی کلام ما را بپذیرد، او نیز از خداست. ولی اگر کسی کلام ما را نشنود و یا آن را خوار بدارد، نمیتواند از خدا باشد (یوحنا ۸: ۴۷). با این وسیله خواهیم دانست که چه کسی از خداست و روح راستی (روحالقدس) را دارد و کدام شخص تحتتأثیر روح گمراهی قرار دارد.) [https://goo.gl/9mHZ1]
بنابراین طبق این تفاسیر مشخص شد که یوحنای رسول، صاحب روح راستی را با عبارت روح حق یا راستی (πνεῦμα τῆς ἀληθείας) خطاب کرده است و صاحب روح ضلالت را با عبارت روح ضلالت خطاب کرده است، در همین ارتباط، اگر عیسی مسیح، تسلیدهنده را با همان عبارت یعنی روح راستی یا روح حق (Πνεῦμα τῆς ἀληθείας) خطاب کرده باشد، لزوماً به این معنی نیست که شخصیت تسلیدهنده، روحالقدس یا روح راستی است.
مخاطب قرار گرفتن شاگردان
مسئلۀ دیگری که میتواند پیرامون زمان ظهور و حضور تسلیدهنده به وجود بیاید، سوالی با این مضمون است: با توجه به اینکه شاگردان عیسی(ع)، مخاطبِ این بشارت، بودهاند؛ اینطور نیست که آنها [شاگردان عیسی مسیح]، تسلیدهنده را دیدهاند و او همان روحالقدس بوده است؟
برای پاسخ به این مسئله، در ابتدا به بخشی از انجیل رجوع میکنیم: «و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلیدهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم.» (یوحنا 16: 7)
در بیان نادرست بودن این نوع برداشت، باید در نظر داشته باشیم که مخاطب قرارگرفتن گروهی از مردم در یک بشارت، لزوماً به این مفهوم نیست که بشارت در زمان آنان رخ خواهد داد، بلکه میتواند به این معنی باشد که در زمان نظایر آن مردم بشارت به وقوع خواهد پیوست؛ برای مثال: بشارتی در تورات، به بنیاسرائیل، در زمان موسی بیان شد و مسیحیان معتقد هستند دربارۀ عیسی بود: «15 یهُوَه، خدایت، نبیّای را از میان تو از برادرانت، مثل من برای تو مبعوث خواهد گردانید، او را بشنوید. ۱۶ موافق هر آنچه در حوریب در روز اجتماع از یهُوَه خدای خود مسئلت نموده، گفتی: «آواز یهُوَه خدای خود را دیگر نشنوم، و این آتش عظیم را دیگر نبینم، مبادا بمیرم.» ۱۷ و خداوند به من گفت: «آنچه گفتند نیکو گفتند. ۱۸ نبیّای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت.» (تثنیه ۱۸: ۱۵- ۱۸).
سؤال: آیا عیسی در زمان موسی آمد که اینچنین به بنیاسرائیلِ آن زمان، این بشارت بیان گردید؟! چرا این کلمات به مردمی که در زمان موسی زندگی میکردند، ابلاغ شد؟! نظیر: “او را بشنوید”، یا این کلمات: “هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت”؟!
پس با وجود این مثال هیچ اشکالی در این باور نیست که عیسی، به انسانهای دیگری که در آینده خواهند آمد، اشاره کرده باشد.
در واقع، مخاطب قرارگرفتنِ شاگردان، میتواند به خود آنان اشاره نداشته باشد و همواره نباید بر حسب ظاهر آیات نتیجهگیری کرد! به طور مثال در ملاکی، بشارت آمدن ایلیا آمده است و بر طبق تفسیر عیسی مسیح، منظور از ایلیا، یحیی بود!
همیشه ماندنِ تسلیدهنده
مطلب دیگری که باید دربارۀ آن گفتگو کنیم «همیشهماندن تسلیدهنده» است؛ همچنان که در آیه آمده است: «و من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند.» (یوحنا ۱۴: ۱۶).
این همیشهماندن به چه معناست؟ آیا به این معناست که او روحالقدس است؟
برای رسیدن به پاسخ، مثالی را بیان میکنیم: «۲ پس داود پادشاه بر پا ایستاده، گفت: …۳ لیکن خدا مرا گفت: تو خانهای به جهت اسم من بنا نخواهی نمود، زیرا مرد جنگی هستی و خون ریختهای. ۴ لیکن یهوه خدای اسرائیل مرا از تمامی خاندان پدرم برگزیده است که بر اسرائیل تا به ابد پادشاه بشوم…» (۱ تواریخ، فصل ۲۸).
آیا داوود تا به ابد پادشاهی کرد و عمر او جاودانی بود؟! قطعاً خیر؛ در کتاب مقدس کامبریج، برای مدارس و کالجها، میخوانیم: (پادشاه … تا به ابد] به عبارت دیگر: مقدّر شده پادشاهی در داود و نسل او پایدار شود [https://biblehub.com/commentaries/1_chronicles/28-4.htm]
پس همیشهماندن تسلیدهنده میتواند معنایی غیر از آنچه که در ظاهر برداشت میشود، داشته باشد.
تسلیدهنده مرد است یا موجودی خنثی؟!
از نخستین آیهای که تقدیم شد، مشخص میشود: «تسلیدهنده» یک انسان است؛ در متن آیه میخوانیم: «تسلیدهندهای دیگر…»؛ بر حسب متن یونانی، تسلیدهندهای از همان نوع قبلی خواهد آمد، اما چرا از همان نوع؟ زیرا عبارتِ «دیگر» در متن یونانیِ آیه، «ἄλλον» است و جنسیت «مذکر» دارد و نه «خنثی» یا «مؤنث»! اما در زبان یونانی روحالقدس جنسیتی خنثی دارد، پس این تسلیدهنده، یک تسلیدهنده با جنسیت «مذکر» و از همان نوع تسلیدهندۀ قبلی است؛ یعنی تسلیدهنده یک انسان است و نه یک روح!
در مردبودن تسلیدهنده نکتهای برای تبیین بیشتر “همیشه ماندن” او وجود دارد: اگر همیشهماندنِ تسلیدهنده، تا انتهای دنیا فرض شود، آیا آن نمیتواند مانند ابدی بودن پادشاهی داوود باشد؟!
«لیکن یهوه خدای اسرائیل مرا از تمامی خاندان پدرم برگزیده است که بر اسرائیل تا به ابد پادشاه بشوم…» (1 تواریخ 28: 4). در نتیجه اشکالی باقی نمیماند، جز اینکه اشکالگیرنده بخواهد بر کتاب مقدسی که به آن باور دارد، اشکال بتراشد، چراکه مثالهای نقضی که ما در رد باورهای غلط ارائه میدهیم، از همین کتاب است.
آیا تسلیدهنده قابل دیدن نیست؟!
دربارۀ تسلیدهنده سؤالی دیگر هم مطرح است. اینکه آیا تسلیدهنده قابل دیدن نیست؟ و آیا این ندیدن میتواند معانی دیگری داشته باشد؟
«۱۶ و من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند، ۱۷ یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند، زیراکه او را نمیبیند و نمیشناسد و اما شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود.»
باید بدانیم اینکه جهان، تسلیدهنده را نمیبیند، به جهتِ کوری روحانی است؛ در انجیل میخوانیم: «۱۰ آنگاه شاگردانش آمده، به وی گفتند: از چه جهت با اینها به مثلها سخن میرانی؟ ۱۱ در جواب ایشان گفت: دانستن اَسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده است، لیکن بدیشان عطا نشده، ۱۲ زیرا هر که دارد بدو داد شود و افزونی یابد. اما کسی که ندارد آنچه دارد هم از او گرفته خواهد شد. ۱۳ از این جهت با اینها به مثلها سخن میگویم که نگرانند و نمیبینند و شنوا هستند و نمیشنوند و نمیفهمند. ۱۴ و در حقّ ایشان نبوّت اشعیا تمام میشود که میگوید: به سمع خواهید شنید و نخواهید فهمید و نظر کرده، خواهید نگریست و نخواهید دید. ۱۵ زیرا قلب این قوم سنگین شده و به گوشها به سنگینی شنیدهاند و چشمان خود را بر هم نهادهاند، مبادا به چشمها ببینند و به گوشها بشنوند و به دلها بفهمند و بازگشت کنند و من ایشان را شفا دهم.»
قمص تادرس یعقوب گفت: «حرف سید [مسیح] را شنیدند و او را دیدند ولی به خاطر قساوت قلبهایشان گوش دل چیزی نشنید و چشم دلشان چیزی ندید، پس صوت سید و دیدن او باعث نجات آنان نشد؛ بلکه حجاب قلبشان ضخیمتر شد پس قساوت و کوری و شرّ آنها بیشتر شد.»
جان گل دربارۀ آیه 13 گفت: «آنها مسیح را با چشمان جسمانی خویش دیدند، اما نه با چشم ایمانی.»
همچنین در انجیل یوحنا میخوانیم: «۳۹ آنگاه عیسی گفت: «من در این جهان به جهت داوری آمدم تا کوران بینا و بینایان، کور شوند.» ۴۰ بعضی از فریسیان که با او بودند، چون این کلام را شنیدند گفتند: «آیا ما نیز کور هستیم؟» ۴۱ عیسی بدیشان گفت: «اگر کور میبودید گناهی نمیداشتید و لکن الآن میگویید بینا هستیم. پس گناه شما میماند.» (یوحنا، باب 9).
در تفسیر کاربردی عهد جدید میخوانیم: «در عین حال او آمد تا بینایان کور شوند (مرقس ۴: ۱۰-۱۲ و تفسیر آن مشاهده شود). منظور عیسی این است: او آمد تا مشخص شود که افرادی مانند فریسیان که ادعای بینایی و بصیرت روحانی دارند، از لحاظ روحانی کورند. ایشان با سخنان و اعمال خود ثابت کردند که کور هستند. کسانی که عیسی را میپذیرند، بصیرت روحانی مییابند و کسانی که عیسی را رد میکنند، در کوری روحانی باقی میمانند.
«۴۰ فریسیان حاضر پرسیدند: « آیا میگویی ما نیز کور هستیم؟» ایشان فکر نمیکردند که کور باشند زیرا که خود را راهنما و رهبر قوم میشمردند. ۴۱ عیسی پاسخ داد: «نه، نمیگویم که کاملاً کور هستید. اگر کاملاً کور بودید برای گناه خود عذری میداشتید (یوحنا ۱۵: ۲۲). اگر کور میبودید، گناهی نمیداشتید. لکن الآن میگویید بینا هستید. در واقع نوعی بصیرت روحانی دارید و به حد کافی معرفت روحانی داشتهاید که به من ایمان آورید، اما از ایمان آوردن امتناع میورزید. بنابراین، گناه شما میماند.»
فریسیان معرفت روحانی اندکی داشتند، اما ادعا میکردند که معرفتشان زیاد است. ایشان متکبر بودند. کسانی که فکر میکنند که لازم نیست چیزی بیاموزند، چیزی نیز نخواهند آموخت. فریسیان میدانستند که مسیحا خواهد آمد، اما هنگامی که عیسی آمد و در حضور ایشان ایستاد، او را نشناختند. برای بازشناختن عیسی، اولین کاری که باید بکنیم این است که ضعف و کوری روحانی خود را تصدیق کنیم (متی ۵: ۳ و تفسیر آن مشاهده شود). تنها در آن هنگام است که عیسی بصیرت کامل روحانی را به ما خواهد بخشید.»
اشکالی در این باور نیست که جهان از این جهت «تسلیدهنده» را نمیبیند که دچار کوری روحانی است.
تسلیدهنده در شاگردان است
یکی دیگر از اوصافی که دربارۀ تسلیدهنده آمده است وصف «در شما خواهد بود» است: «۱۶ و من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند، ۱۷ یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیراکه او را نمیبیند و نمیشناسد و اما شما او را میشناسید، زیراکه با شما میماند و در شما خواهد بود.»
ممکن است اینگونه برداشت شود که تسلیدهنده، روحالقدس است که در شاگردان خواهد بود!
برای بررسی این مطلب لازم است دیگر سخنان عیسی مسیح را مرور کنیم: «۵۵ زیراکه جسد من، خوردنی حقیقی و خون من، آشامیدنی حقیقی است. ۵۶ پس هرکه جسد مرا میخورد و خون مرا مینوشد، در من میماند و من در او. ۵۷ چنانکه پدر زنده مرا فرستاد و من به پدر زنده هستم، همچنین کسی که مرا بخورد او نیز به من زنده میشود.»
آیا عیسی روح محض بود؟ یا کسانی که جسد او را می خورند و خون او را مینوشند، روح محض هستند یا روحالقدس هستند که عیسی گفت: «پس هرکه جسد مرا میخورد و خون مرا مینوشد، در من میماند و من در او»؟ شبیه این سخن را در آیات زیر نیز میتوانید مشاهده کنید: «و در آن روز شما خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما.»
«من تاک هستم و شما شاخهها. آنکه در من میماند و من در او، میوه بسیار میآورد، زیراکه جدا از من هیچ نمیتوانید کرد.»
«22 و من جلالی را که به من دادی به ایشان دادم تا یک باشند چنانکه ما یک هستیم. 23 من در ایشان و تو در من، تا در یکی کامل گردند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و ایشان را محبت نمودی چنانکه مرا محبت نمودی.»
بعد از مشاهدۀ این آیات توسط یک مسیحی منصف، گمان نمیکنم که او بر این اعتقاد بماند که تسلیدهنده حتماً باید روحالقدس باشد از آن جهت که دربارۀ او گفته شده است: «در شما خواهد بود.»
احمدالحسن، تسلیدهنده وعده داده شده
حالا که تسلیدهنده را تا حدودی شناختیم و دانستیم که او روحالقدس نیست، بلکه فردی مذکر است که عیسی(ع) بشارت آمدنش را به پیروان خود داده است؛ خوب است تا بیان سید احمدالحسن، همان تسلیدهنده موعود را بخوانیم.
احمد الحسن میگوید: «شما که منتظر عیسی(ع) هستید، آیا گفتار عیسی(ع) را در انجیل نخواندهاید؟
«5 اما الآن نزد فرستندۀ خود میروم و کسی از شما از من نمیپرسد به کجا میروی. ۶ ولیکن چون این را به شما گفتم، دل شما از غم پر شده است. ۷ و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلیدهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. ۸ و چون او آید، جهان را بر گناه و عدالت و داوری سرزنش میکند.[11] ۹ اما بر گناه، زیرا که به من ایمان نمیآورند. و اما بر عدالت، از آن سبب که نزد پدر خود میروم و دیگر مرا نخواهید دید. ۱۱ و اما بر داوری، از آن رو که بر رئیس این جهان حکم شده است. ۱۲ و بسیار چیزهای دیگر نیز دارم به شما بگویم، لکن الآن طاقت تحمل آنها را ندارید. ۱۳ و لیکن چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد، زیرا که از خود تکلم نمیکند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد.» (یوحنا 16)
این عیسی(ع) است که به من اشاره میکند، آنهم در انجیلی که به آن اعتراف میکنید و آن را میخوانید. من، همان فرستادۀ انبیای خداوند و فرستادگانش و تسلیدهندۀ آنان هستم. اگر در جستوجوی حق هستید، حق آمد!). [پاسخهای روشنگر بر بستر امواج (جلد دوم)، جواب سؤال25 از مجموعۀ سؤالات موجود در شمارۀ 100.]
ایشان در کتاب دیگری میگوید: «این تسلّیدهنده كه فرستاده میشود كیست؟ و این کسی كه اهل جهان را به جهت گناهانشان و تكذیب انبیا و رسولان و قتل آنان و نپذیرفتن حقیقت انبیا و وصیتهایشان و برای ضایعکردن بهرۀ آنها در قیامت صغری و بیحرمتیشان به رئیس این جهان -یعنی امام مهدی(ع)- سرزنش میكند کیست؟) [وصی و رسول امام مهدی(ع) در تورات و انجیل و قرآن، بخشی از پاسخ پرسش: چگونه با دلایل عقلی و نقلی ثابت میکنید که شما سفیر پنجم هستید؟]
اوصاف تسلیدهنده کاملاً بر احمدالحسن، منطبق است؛ او فرستادهای از جانب عیسی مسیح، تعلیمدهندۀ علوم، خبردهنده از آینده و هدایتکننده به جمیع حق است. چنانکه عیسی(ع) فرمود.
سخن پایانی
آیا تا کنون اندیشیدهاید: با توجه به (یوحنا ۱۶: ۱۲- ۱۴)، تسلیدهنده، علومِ زیادی را منتشر میکند، علومی که شاگردان عیسی در آن زمان طاقت تحمل آنها را نداشتند!
به تاریخ مسیحیت رجوع کنیم! خواهیم دید که هرگز چنین اتفاقی در مسیحیت رخ نداد و آنان به این علوم دست پیدا نکردند، بلکه حتی مسیحیانی که مدعی داشتن روحالقدس بودند، بدعتهای زیادی را ایجاد کردند و به راهی به جز راه حکمت شتافتند و حتی حقایق دقیق و مسلم علمی را انکار کردند!
گویا این عقیده که تسلیدهنده همان روحالقدس است، دستاویز مناسبی برای مسیحیان شده است تا هر فرقه عقیدۀ خود را بر حق بدانند و تا به اینجا برسد که دهها هزار فرقه درون مسیحیت به وجود آمده و مدعی داشتنِ روحالقدس شوند و تعالیم خود را حقیقی بر شمارند.
ما مسیحیان را به تفکر دعوت میکنیم و از آنان میخواهیم که راه یهودیانی را که مقلد بزرگان مذهبی خویش بودند نروند و به جای تقلید، تحقیق و تدبر کنند و از خدا خالصانه دربارۀ احمدالحسن سؤال کنند که او شنوای دعاست، چنانکه میخوانیم: «مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که آنها را ندانستهای مخبر خواهم ساخت.» (ارمیا 33: 3)
[1]- در (یوحنا ۱۴: ۱۶) می توانیم مشاهده کنیم که عیسی وعدۀ “تسلیدهندهای دیگر” را داد؛ بر حسب متن یونانی، تسلیدهندهای از همان نوع قبلی خواهد آمد، اما چرا از همان نوع؟ زیرا عبارتِ «دیگر» در متن یونانیِ آیه، «ἄλλον» است و جنسیت «مذکر» دارد و نه «خنثی» یا «مؤنث»! و این تسلیدهنده، تسلیدهندهای با جنسیت «مذکر» و از همان نوع تسلیدهندۀ قبلی است.
[2]- ر.ک.یوحنا ۱۴: ۱۶.
[3]- همان ۱۴: ۲۶.
[4]- همان ۱۶: ۷.
[5]- همان.
[6]- همان.
[7]- همان ۱۶: ۸.
[8]- همان ۱۶: ۱۳.
[9]- همان.
[10]- همان.
[11]- در یکی از بهترین نسخههای عربی مسیحی (AVD)، عبارت (يُبَكِّتُ) آمده است که به معنی «سرزنش میکند» است.