آیا شخصیت یمانی معصوم و حجت خداست؟
همان طور که گفتیم یمانی، در روایات آلمحمد(ع) شخصیتی مهم و اثرگذار است که به طرق مختلف و با عبارات متعددی راجع به آن صحبت شده است. در حال حاضر نیز سید احمدالحسن خود را یمانی دوران ظهور معرفی میکنند و این مسئله برای شیعیان آلمحمد(ع) که چشمانتظار ظهور امام مهدی(ع) هستند مسئلۀ بسیار مهمی است. ممکن است در نگاه اول متوجه اهمیت این مطلب نباشیم، اما با پرداختن به شخصیت یمانی در روایات آل محمد(ع) و ویژگیهای مطرح شده برای او خواهیم دید، عدم شناختن یمانی در عصر ظهور، موجب عدم پیوستن به او و طبعاً جاماندن از قافلۀ امام مهدی(ع) میشود.
یمانی شاهراه رسیدن به امام مهدی(ع) و قدم اول در شناخت و پیوستن به لشکر قائم(ع) است؛ چراکه او دعوتکننده به امام مهدی(ع) و آغازگر دعوت ایشان(ع) پس از سالها غیبت است. یمانی حجتی از حجتهای الهی است که معصوم است و بر عصمتش نیز نص وارد شده است. به فرمودۀ امام باقر(ع)، یمانی حجت خدا، معصوم و کسی است که دعوت به حق و هدایت به راه راست میکند.
برای اینکه به شناخت درستی از شخصیت یمانی برسیم، چارهای نیست جز اینکه منابع این شناخت، روایاتِ رسیده از اهلبیت(ع) باشند. در کتاب کافی، شیخ کلینی آمده است: «به شرق و غرب عالَم بروید، هیچ عِلم حقیقی جز آنچه از ما اهلبیت خارج شود، پیدا نخواهید کرد.» [الكافى، ج 1، ص 399]
یمانی کیست و چه اوصاف و ویژگیهایی دارد؟
در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: «در میان پرچمها پرچمی هدایتکنندهتر از پرچم یمانی نیست؛ پرچم هدایت، همان است؛ زیرا بهسوی صاحبتان دعوت میکند. هنگامی که یمانی خروج کرد، فروختن سلاح بر مردم و بر هر مسلمانی حرام میگردد. وقتی یمانی خروج کرد بهسوی او بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند؛ هرکس چنین کند اهل آتش (جهنم) است؛ چراکه او به حق و راه مستقیم فرامیخواند.»
نکاتی مهم در این حدیث وجود دارد که با هم آنها را مرور میکنیم.
بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او (یمانی) سرپیچی کند؛ هرکس چنین کند اهل آتش (جهنم) است
سید احمدالحسن(ع) در این باره بیان میکنند: «این به آن معناست که یمانی صاحب ولایت الهی است. آری، کسی بر مردم حجت نیست -بهگونهای که سرپیچی از او آنها را وارد جهنم سازد، حتی اگر نماز بخوانند و روزه بگیرند- مگر اینکه آن شخص از جانشینان خداوند بر زمینش باشد؛ و اینها صاحبان ولایت الهی از انبیا، فرستادگان، ائمه و مهدیون هستند.»
اطاعت از شخصیت یمانی واجب است
کلام سید احمدالحسن(ع) در یک حقیقت خلاصه میشود: «سرپیچیکننده از یمانی، مستحق فرجامی شوم خواهد بود. اینکه چنین شخصی از اهل دوزخ است، دلیلی نخواهد داشت، جز اینکه یمانی حجتی از حجتهای خداوند عزوجل باشد و حجتهای الهی تنها کسانی هستند که مردم به بهانۀ جهالت و ندانستن، در برابرشان عذری نخواهند داشت.
در کافی از بشیر عطار آمده است که میگوید: شنیدم اباعبدالله امام صادق(ع) میفرمود: «ما قومی هستیم که خداوند اطاعت از ما را واجب کرده است و شما پیروى میکنید؛ طوری که مردم بهجهت ندانستن معذور نخواهند بود.»
همچنین در این کتاب آمده است: شنیدم اباعبدالله(ع) فرمود: «ما همان کسانی هستیم که خداوند اطاعت از ما را واجب فرموده است. مردم راهى جز شناخت و معرفت ما ندارند و برای نشناختن ما عذری نخواهند داشت. هرکه ما را بشناسد مؤمن و هرکه ما را انکار کند کافر است و هرکس ما را نشناسد و انکار هم نکند گمراه است تا هنگامی که بهسوى آن هدایتى که خداوند در اطاعت واجب از ما بر او واجب ساخته است بازگردد، و اگر چنین شخصی بر گمراهی خود بمیرد خدا هرچه بخواهد با او انجام خواهد داد.»
اگر به خاطر داشته باشیم که ولایت اهلبیت(ع) حسنهای است که هیچ سیئهای با وجود آن آسیبی نمیرساند و نیز دژی است که هرکسی که در آن داخل شود از عذاب در امان خواهد بود، برای ما روشن خواهد شد که نافرمانی از یمانی بهمعنی خارج شدن از این دژ و این ولایت خواهد بود و این یعنی مادامی که ایمان نیاوردن به او بهمعنی خارج شدن از ولایت و ایمان آوردن به او بهمعنی پناه گرفتن در سایۀ ولایت محسوب شود، یمانی ـحتماً و یقیناًـ حجتی از حجتهای خداوند است. از آنجا که معصیت و نافرمانی از یمانی موجب ورود به آتش است، پس وی امامی عادل از سوی خداوند متعال است.
از احادیث وارد شده اهلبیت(ع) مشخص میشود که شناخت حجت، جزئی از توحید است و کسی که امام را نشناسد عذری نخواهد داشت. در کلام اهلبیت(ع) خداوند تنها به اطاعت از کسی دستور داده است که خودش امر به اطاعتش فرموده باشد؛ زیرا آنها افراد معصومی هستند که مردم را از حق خارج و به باطل وارد نمیکنند. حال که اهلبیت(ع) فرمان دادهاند به اطاعت از یمانی و سرپیچی نکردن از او، بر مردم است که چنین کنند و اینکه تصریح فرموده که جایگاه نافرمانی از وی آتش خواهد بود، بهطور قطع و یقین دلالت میکند بر اینکه او حجتی است از حجتهای خداوند متعال.
یمانی به حق و راه راست هدایت میکند
نکته دوم در روایت امام باقر(ع): «او [یمانی] به حق و راه مستقیم فرامیخواند». سید احمدالحسن(ع) در این باره بیان میکنند: «دعوت و فراخواندن بهحق و راه مستقیم یا صراط مستقیم به آن معناست که این شخص دچار خطا نمیشود تا مردم را به باطل بکشاند یا آنها را از حق خارج سازد؛ بهعبارت دیگر او معصومی است که بر عصمتش نص و تصریح وارد شده و به این معنا چنین قید یا محدودیتی، شاخصی برای مشخص کردن شخصیت یمانی مشخص میکند. اما فرض گرفتن هر معنای دیگری برای این سخن (او به حق و راه مستقیم فرامیخواند) این گفتۀ معصومین(ع) را عبث و بیفایده میسازد و در نتیجه قید و حدی برای شخصیت یمانی بر جای نمیگذارد و این از ساحت معصومین(ع) بسی به دور است.» [سید احمدالحسن]
آنچه در قرآن کریم آمده است بر فرمودۀ سید احمدالحسن(ع) تأکید میورزد:
«قَالُوا یا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کتَاباً أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقاً لِّمَا بَینَ یدَیهِ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِیقٍ مُّسْتَقِیمٍ* یا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِی اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یغْفِرْ لَکم مِّن ذُنُوبِکمْ وَیجِرْکم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ»
(گفتند: اى قوم ما! ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده، تصديقكنندۀ پيش از خود است و بهسوى حق و بهسوى راهى راست راهبرى مىكند. * اى قوم ما! دعوتكنندۀ خدا را پاسخ مثبت دهيد و به او ايمان آوريد تا [خداوند] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و از عذابى پُردرد پناهتان دهد).
قرآن به حق و راه مستقیم هدایت میکند، و از آنجا که خود قرآن معصوم است، قطعاً به معصوم نیز چنین جایگاهی میدهد.
حقتعالی میفرماید: «وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»
(چگونه کفر میورزید، در حالی که آیات خدا بر شما خوانده میشود و فرستادۀ او در میان شما حاضر است و هرکه به خدا تمسک جوید به راهی راست هدایت شده است).
کسی که به خدا معتصم شود به راه مستقیم هدایت شده است؛ پس کسی که به راه مستقیم هدایت میکند، بیتردید از اعتصام (پناه جستن) بالاتری به خداوند برخوردار است و الزاماً باید معصوم باشد؛ زیرا او هدایت میکند و کسی را که پیرویاش کند عصمت میبخشد. جایگاه ائمه(ع) چنین است که به حق و راه مستقیم هدایت میکنند؛ پس یمانی نیز همانند آنها و در زمرۀ ایشان است.
اما این گفتار سید احمدالحسن به چه معناست؟ «فرض گرفتن هر معنای دیگری برای سخن امام باقر(ع) این گفتۀ معصومین(ع) را عبث و بیفایده میسازد و در نتیجه قید و حدی برای شخصیت یمانی بر جای نمیگذارد»
پس از اینکه متوجه شدیم امام باقر(ع) در مقام تعریف شخصیت یمانی برآمده است، امر برای ما واضح و روشن میشود. اگر هر معنای دیگری غیر از آنچه سید احمدالحسن(ع) بیان داشته، برای این کلام امام باقر(ع) در نظر گرفته شود، شخص دیگری نیز با یمانی در آن شریک خواهد شد یا دستکم این امکان را به وجود خواهد آورد که شخص دیگری نیز در آن با یمانی شریک شود و در نتیجه این معرفی کردن دیگر سودی نخواهد داشت؛ زیرا شایسته است تعریف و شناساندن یا تعیین حدود و خصوصیات بهگونهای باشد که وی را از سایرین متمایز سازد، نه اینکه دیگران را با وی شریک کند.
روشن است معنایی که سید احمدالحسن(ع) بیان فرموده فقط مختص یمانی است و حدود وی را معین میکند. ایشان وی را با این خصوصیت متمایز میسازد که از جملۀ حجتهای الهی است؛ و این در حالی است که این حجتها از طریق وصیت رسول خدا(ص) شناخته شده هستند.
شخصیت یمانی همان مهدی اول و یکی از حجتهای خدا
سید احمدالحسن(ع) در ادامه تبیین میکنند: «از آنچه در دو عنوان اول و دوم ارائه شد این نتیجه به دست میآید: یمانی، حجتی از حجتهای خدا در زمینش است، معصوم بوده و بر عصمتش نص و تصریح وارد شده است و با روایات متواتر و متون قطعیالدلاله ثابت شده که حجتهای پس از پیامبر خدا حضرت محمد(ص)، دوازده امام(ع) و پس از آنها دوازده مهدی هستند و روی زمین غیر از آنها هیچ معصوم و حجت خدایی وجود ندارد؛ با آنها نعمت کامل میشود، دین کمال مییابد و رسالتهای آسمان خاتمه میپذیرد.
از ائمه(ع) یازده امام درگذشته و امام مهدی(ع) و دوازده مهدی باقی ماندهاند. یمانی به امام مهدی(ع) فرامیخواند؛ پس ناگزیر یمانی، اولینِ مهدیّون است؛ چراکه یازده مهدیِ پس از او از فرزندان ایشان هستند: «ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (فرزندانی، برخی از نسل برخی ديگر پديد آمده، و خداوند شنوا و داناست) و آنها پس از زمان ظهور امام مهدی(ع) میآیند و حتی در دولت عدل الهی حاضر خواهند بود.
ثابت شده است که نخستین مهدیّون، در زمان ظهور امام مهدی(ع) وجود دارد و او نخستینِ مؤمنان به امام مهدی(ع) در سرآغاز ظهور و حرکت امام(ع) است تا مقدمات پایگاه قیام را فراهم سازد (همان گونه که در وصیت پیامبر خدا(ص) آمده است) و از اینجا شخصیت یمانی منحصر و محدود میشود به اینکه مهدی اولین [نفر] از مهدیون دوازدهگانه است.»
یمانی زمینهساز اصلی برای امام مهدی(ع) است؛ همان طور که امام باقر(ع) میفرماید: «در میان پرچمها پرچمی هدایتکنندهتر از پرچم یمانی نیست؛ پرچم هدایت همان است؛ زیرا بهسوی صاحبتان دعوت میکند.»
بنابراین یمانی بهسوی امام مهدی(ع) دعوت و برای ایشان زمینهسازی میکند و بر همگان واجب است از ایشان اطاعت کنند (از جمله 313 اصحاب) زیرا کسی که از ایشان نافرمانی کند از اهل دوزخ خواهد بود؛ در حالی که بهصراحت فرمان داده شده که بهسوی وی به پا خیزد و او را یاری دهد: «هنگامی که یمانی خروج کرد برای یاری بهسوی وی به پا خیز…» [سید احمدالحسن]
همچنین در روایاتی از اهلبیت علیهم السلام، یمانی امیر سپاه غضب یعنی امیر و فرماندۀ اصحاب امام مهدی(ع) است، به روایت زیر توجه فرمایید:
«امیر سپاه غضب، نه از این است و نه از آن؛ اما صدایی میشنوند به اسمش (که نه انسانی گفته است و نه جنّی) که با فلانی بیعت کنید، که نه از این است و نه از آن؛ لیکن او خلیفهای یمانی است.»
از طرفی مهدی اول در وصیت پیامبر اکرم(ص) فرزند امام مهدی(ع) و اولین مؤمنین به ایشان است که نامش احمد است. این یعنی احمد ذکر شده در وصیت پیامبر در زمان ظهور ایشان حضور دارد و وظیفۀ خطیر دعوت به امر امام مهدی(ع) را بر عهده دارد.
به متن وصیت رسولالله(ص) راجع به مهدی اول توجه فرمایید: «… و بعد از ایشان دوازده مهدی خواهد بود. پس وقتی که زمان وفات او رسید [وصایت و جانشینی مرا] به فرزندش که اولین مقربین است تسلیم نماید و او سه نام دارد، یک نامش مانند نام من، و نام پدرم است و آن عبدالله و احمد است و سومین نام او مهدی است و او اولینِ مؤمنان است.»
پس احمد اولینِ مؤمنان به ظهور پدرش امام مهدی(ع) است؛ یعنی نخستین اصحاب و سرور و برترین آنهاست. در اینجا نخستین بودن، هم از نظر زمانی و هم از نظر مقام و مرتبه معنا دارد. حتی بررسی تاریخ انبیا و اوصیا بر وجود وصی همراه پیامبر یا وجود وصی قبل از پیامبر صحّه میگذارد. اینکه آن وصی همواره نخستین ایمانآورنده به او بوده و کسی بوده که بیشترین یاری را به وی میرسانده است. مثل امام علی(ع) که نخستینِ مؤمنان به رسول خدا(ص) و وصی ایشان بوده است.
حال اگر یمانی رهبر اصحاب و حجت بر آنان باشد، پس الزاماً پیشوا و حجت بر مهدی اول نیز خواهد بود و این مسئله باتوجه به ثبوت مقام وصایت برای مهدی اول در وصیت رسولالله(ص) در تعارضی آشکار است. در این صورت راه برونرفت از این تعارض چیست؟ راه گریزی نخواهد بود، جز اینکه بگوییم یمانی همان احمد و احمد همان یمانی است؛ یعنی هر دو، یک نفر هستند.
سخن پایانی
از مهمترین شخصیتهای قبل از ظهور حضرت حجت(ع)، یمانی(ع) است؛ چراکه زمینهسازی الهی و حجتی از اهلبیت علیهم السلام است که امر امام مهدی(ع) از ایشان آغاز میشود. همچنین دانستیم که او اولین مهدیین از فرزندان امام مهدی(ع)، معصوم و فرماندهی است که تبعیت از او بر مردم واجب و رها کردن او موجب هلاکت و عقوبت اخروی خواهد شد.
تلاش ما در این نوشتار بیان اهمیت شناخت یمانی و درک حدود شخصیت وی و میزان اثرگذاری او بر نهضت عظیم امر امام مهدی(ع) بود. تا بتوانیم در این برهۀ حساس تاریخی که یمانی موعود(ع) دعوت خود را بر مردم عرضه میکند، با ناآگاهی خود از اهمیت این شخصیت، خود را از تحقیق و جستوجو دربارۀ ایشان محروم نسازیم.
یا زهرا (س)