دلایل دعوت یمانیدلایل دعوت یمانی برای اهل سنتدلایل دعوت یمانی برای شیعیان

خداوند شهادت داد: احمدالحسن حق است

رؤیای صادقه شهادتی الهی بر احمدالحسن

رؤیا در خواب و بیداری (مکاشفه) برای شناخت فرستاده‌ی خداوند چه جایگاهی در دین الهی دارد؟

در مقالات پیشین روشن شد که راه شناخت فرستاده‌های خدا در هر زمان، وصیت، نص یا همان معرفی‌نامۀ الهی است که انواعی دارد:

  • نص مستقیم از خداوند سبحان
  • نص مستقیم از خلیفۀ الهی گذشته
  • نص غیرمستقیم از خلیفۀ الهی گذشته

نص مستقیم الهی که در قالب رؤیا در زمان تمام حجج الهی حاضر بوده، شرایطی دارد که در مقاله‌ای جداگانه از آن سخن گفتیم. اینک می‌خواهیم ببینیم آیا احمدالحسن مثل فرستادگان راستین گذشته، دارای نصوص مستقیم از جانب خداوند یا شهادات الهی است؟

در بسیاری از سخنان اهل‌بیت(ع) که در ادامه تعدادی از آن‌ها را بیان می‌کنیم، از رؤیای صادقه و نقش مهم آن سخن به میان آمده است. رؤیا یکی از راه‌هایی است که می‌توان به‌وسیلۀ آن از ظهور قائم آل‌محمد آگاهی یافت.

رؤیاها در طول مسیر دین الهی همراه با پیامبران و ائمه(ع) بوده است؛ به‌گونه‌ای که هیچ‌کس را توان انکار آن نیست، هرچند امروزه بسیاری از مردم نسبت به آن باور کمی دارند؛ اما سید احمدالحسن(ع) آمده تا باور مردم به نشانه‌های ملکوتی را ارتقا بخشد. ایشان می‌فرمایند: «… رؤیا و مکاشفه در بیداری، ضعف ایمان آن‌ها به آیات حق الهی در ملکوت آسمان‌ها را به آن‌ها می‌نمایاند و برایشان تبیین می‌کند که مردم در طول مسیر انسانیت بر این زمین، غالباً به آیات ملکوتی خداوند یقین ندارند و به رؤیا و مکاشفه در ملکوت آسمان‌ها ایمان نمی‌آورند؛ چراکه آن‌ها نگاه خود را به این زمین و به ماده محدود کرده‌اند و این منتهای دانش آن‌ها بوده است که سراغ ماسوای آن نمی‌روند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدی» (نجم: 30)
(مُنتَهای دانش آن‌ها همين است. پروردگار تو به آن‌کس که از طريق او گمراه می‌شود يا به راه هدايت می‌افتد داناتر است)

در سوی دیگر، انبیا، اوصیا، رسولان(ع) و یاران و اصحاب آن‌ها به آیات خدا ایمان می‌آورند. آن‌ها به رؤیا و مکاشفه در ملکوت آسمان‌ها ایمان دارند و این خود یکی از راه‌های وحی خداوند سبحان و متعال است که اگر آن‌ها به این طریق ایمان نداشتند، پیامبر نمی‌بودند؛ از همین رو خداوند سبحان و متعال آن‌ها را ستوده و فرموده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ» (صافات: 104 و 105)
(ما ندايش داديم: ای ابراهيم! * رؤیا را تصدیق کردی و ما این‌چنین نيکوکاران را پاداش می‌دهيم.) [سید احمدالحسن علیه‌السلام، کتاب متشابهات ج۴ س۱۴۵]

در دعوت‌های الهی، رؤیا همیشه راهی برای شناخت خلیفۀ خدا و ایجاد معرفت به ملکوت آسمان‌ها بوده است؛ و این راه ملکوتی نیز در زمان ظهور اهمیت زیادی پیدا می‌کند و ارتباط نزدیکی با صاحب الامر دارد که در ادامه به روایات آن می‌پردازیم.

عن أبي‌بكر الحضرمي، قال: دخلت أنا وأبان على أبي‌عبد‌الله (ع)  وذلك حين ظهرت الرايات السود بخراسان، فقلنا: ما ترى؟ فقال: اجلسوا فی بيوتكم، فإذا رأيتمونا قد اجتمعنا على رجل فانهدوا إلينا بالسلاح. [کتاب غيبت، محمد بن ابراهيم نعمانی، ص 203]ابوبکر حضرمی‌ می‌گويد: من و ابان آن هنگامی که پرچم‌های سياه در خراسان ظاهر شدند، بر ابوعبدالله (ع) ‌وارد شديم و عرض کرديم: ما چه کنيم؟ فرمودند: «در خانه‌هايتان بنشينيد؛ پس هنگامی که ديديد ما به دور مردی جمع شديم با سلاح برای دفاع از ما برخيزيد.»

اجتماع اهل‌بیت(ع) به دور يک مرد در عالم جسمانی چگونه است؟ آیا ممکن است اهل‌بیت با اجسام مادی خود، دور یک فرد جمع شوند؟ در صورتی که اهل‌بیت(ع) سال‌هاست به شهادت رسیده‌اند و اجساد مادی مبارک آن‌ها مانند دیگر انسان‌ها در خاک مدفون است. این امر جز از طريق رؤيا و در عالم ملکوت یا مکاشفه اتفاق نمی‌افتد.

عن عبدالله بن عجلان، قال: ذكرنا خروج القائم‌(ع) ‌عند أبي عبد الله‌(ع) ‌فقلت له: كيف لنا أن نعلم ذلك؟ فقال: يصبح أحدكم وتحت رأسه صحيفة عليها مكتوب “طاعة معروفة. [کمال‌الدین و تمام النعمه، شيخ صدوق: ص 654]عبدالله بن عجلان می‌گويد: دربارۀ خروج قائم‌(ع) ‌نزد ابوعبدالله‌(ع) ‌بحث کرديم و عرض کرديم: يا بن رسول‌الله چگونه از آن آگاه شويم؟ فرمودند: «صبح در زير سر هريک از شما صحيفه‌ای پيدا می‌شود که در آن نوشته “اطاعتش معروف و نيکوست” پس بشنويد و اطاعتش کنيد.»

 از اين روايت درمی‌یابیم یک راه مطمئن برای آگاهی‌یافتن از خروج قائم(ع) که توسط آل‌محمد توصیه شده‌، همان رؤيا است که در اين حديث به‌عنوان صحيفه ياد شده و زير سر انسان پيدا می‌شود و روايات ديگر اين مسئله را آشکارتر می‌کنند.

أحمد بن محمد بن أبي نصر، قال: سألت الرضا(ع)  وقد سأله عدة مسائل (إلى أن قال): وسألته عن مسألة الرؤية، فأمسك ثم قال: إنا لو أعطيناكم ما تريدون لكان شراً لكم، وأخذ برقبة صاحب هذا الأمر. [قرب الاسماء، حصيری قمی، ‌ص 380-379]احمد بن محمد بن ابونصر می‌گويد: از امام رضا(ع)  دربارۀ رؤيا پرسيدم. حضرت سکوت کردند، سپس فرمودند: «اگر هر آنچه را می‌خواهيد به شما بدهيم قطعاً برای شما شر شده و باعث گرفتن جان صاحب الامر می‌شود.»

احمد بن محمد از امام رضا(ع) دربارۀ  رؤیا سؤال می‌کند، اما امام(ع) از پاسخ امتناع کرده و رؤیا را به مسئله صاحب‌الامر مرتبط می‌دانند و می‌فرمایند اگر به این مسئله پاسخ دهند باعث مشکلاتی برای قائم شده و حتی منجر به قتل او می‌شود. ارتباط رؤیا و مسئلۀ ظهور قائم در این روایت به‌شدت واضح است.

از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: «هرگاه آخرالزمان نزدیک شود، کمتر پیش می‌آید که خواب مؤمن دروغ شود؛ و صادق‌ترین آن‌ها در رؤیا، صادق‌ترین آن‌ها در گفتار است.» [امالی شیخ طوسی: ص 386]

در این حدیث به‌وضوح بیان شده رؤیاهای صادقه در آخرالزمان که زمان ظهور است زیاد می‌شود.

هزاران رؤیای صادقه در تأیید سید احمدالحسن(ع)

امروزه بسیاری از مردم در تأیید سید یمانی رؤیاهایی دیده‌اند. این رؤیاها توسط مردم منطقه‌ای خاص با عقیده‌ای مشخص دیده نشده، بلکه از تمام دنیا، و از تمام ادیان و مذاهب، گروه‌های متعددی به خاطر همین رؤیاهایی که دیده‌اند به سید احمدالحسن(ع) ایمان آورده‌اند و حق بودن مسیرش را تصدیق کرده‌اند.

  • بعضی از این اشخاص قبل از آشنا‌شدن با این دعوت مبارک، رؤیا دیده‌اند.
  • بعضی بعد از آشنایی با این دعوت، اهل‌بیت ع، انبیا، ملائکه و… را در تأیید ایشان دیده‌اند.
  • این رؤیاها به هزاران هزار می‌رسد و امکان تبانی بر دروغ در آن محال است.
  • همۀ این رؤیاها موافق با وصیت مقدس پیامبر ص است که احمدالحسن(ع) به آن احتجاج نموده است.
  • در این رؤیاها معصومین حضور دارند؛ پس قطعاً صادق هستند.

چرا ما رؤیا ندیدیم؟ چرا ما رؤیا نمی‌بینیم؟

سید احمدالحسن(ع) همۀ مردم را به پرسش از خدا دعوت می‌کند و راه توسل به اهل‌بیت(ع) و حضرت زهرا س را پیش می‌کشد و می‌فرمایند: «کوتاه‌ترین راه ایمان به غیب، خودِ غیب است. بعد از اینکه سه روز روزه گرفتی و به حضرت فاطمه(ع) دخت گرامی پیامبر ص متوسّل شدی از خداوند بخواه حقیقت را به‌وسیلۀ رؤیا یا مكاشفه یا به هر نشانه‌ای از نشانه‌های غیبیِ ملکوتیِ خداوند سبحان و متعال، از سوی خداوند بشناسی.» [کتاب پاسخ‌های روشنگرانه،ج۱، س۱]

همچنین دعای معروف رؤیا برای کسانی که طالب حق هستند وجود دارد.

دعای رویا

سید احمدالحسن فرمودند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. این دعارا به‌مدت چهل شب بعد از نصف شب بخوان:

(اَللّهُمَّ أَنتَ دَلیلُ المُتَحَیِّرینَ وَ مَفزَعُ المَكروبينَ وَ غِياثُ المُستَغِيثِينَ. مَا لِي إِلهٌ غَيرُكَ فَأَدعُوهُ وَ لا شَريكَ لَكَ فَأَرجُوهُ. صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاجعَل لِي مِن أَمرِي فَرَجَاً وَاهدِنِي لِاَقرَبَ مِن هَذا رَشَداً. قَرَعتُ بابَكَ وَ أَنَختُ رَحلِي بِساحَةِ قُدسِكَ وَ جَنابِكَ طالِباً شَهادَتَكَ وَ أَنَا العَبدُ الخَسِيسُ الذَّلِيلُ وَ أَنتَ الرَّبُّ العَزيزُ الجَلِيلُ، بَيِّن لِي أَمرَ احمدالحسن بِأَوضَحِ بَيانٍ وَ اَفصَحِ لِسانٍ، فَاِن كَانَ وَلِيَّكَ صَدَّقتُهُ وَ بَايَعتُهُ وَ نَصَرتُهُ وَ اِن كَانَ عَدُوَّكَ كَذَّبتُهُ وَ حَارَبتُهُ يا مَن أَوحَى لِلحَوارِيِّينَ وَ شَهِدَ لَهُم بِأَنَّ عِيسَى رَسُولَهُ (وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ)(1) اِشهَد لِي وَ بَيِّن لِي هَذَا الأَمرِ فَقَد شَهِدَ شَعرِي وَ بشري وَ لَحمِي وَ دَمِي وَ عَظمِي وَ مَا أَقَلَّت الأَرضُ مِنِّي وَ رُوحِي، إِنَّ شَهادَتَكَ اَكبَرُ شَهادَةً (قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ)(2) يَا مَن عَرَضَ نَفسَهُ لِلكَافِرِينَ بِرِسَالَةِ مُحَمَّدٍ شَاهِداً فَقَالَ (وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ)(3) (أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرحِيمُ)(4) ( قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيراً بَصِيراً)(5) فَزَهَدُوا بِشَهَادَتِكَ، اِشهَد لِي يَا رَبّ فَإِنِّي لَا اَزهَدُ بِشَهَادَتِكَ، وَاشهَد أَنَّ الرُّؤيَا حَقٌّ مِن عِندِكَ وَ طَلائِعُ وَحيِكَ وَ كَلِماتِكَ الَّتِي تَفَضَّلتَ بِهَا عَلَى العَالمَيِنَ يَا مَن مَدَحَ اِبراهِيمَ وَ جَعَلَ النُّبُوَّةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ لِأَنَّهُ صَدَّقَ الرُّؤيَا فَقُلتَ (سُبحانَكَ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ )(6) وَ مَدَحتَ مَريمَ فَقُلتَ (وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا)(7)  يَا مَن خَاطَبَ مُحَمَّدَ فَقَالَ (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ * إِذْ قَالَ يُوسُفُ لَأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ )(8) فَسَمَّيتَ الرُّؤيا أَحسَنَ القِصَصِ فِي كِتابِكَ الكَريمِ وَ مَدَحتَ مَن صَدَّقَ بِها مِن أَولِيائِكَ وَ أَنبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ ذَمَمتَ مَن كَذَّبَ بِها وَ سَمَّاهَا أَضغَاثَ أَحلامَ فَقُلتَ وَ قَولُكَ الحَقّ (اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ * لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ * قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ * بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ)(9)  وَ قَالَ مَلَأُ فِرعَونُ وَ زَبَانِيَتُهُ (أَضْغَاثُ أَحْلامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلامِ بِعَالِمِينَ)(10) وَ صَدَّقَ يُوسُفُ بِالرُّؤيَا وَ أَوَّلَهَا فَمَدَحتَهُ وَ قُلتَ (سُبحَانَكَ يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ)(11) اَللَّهُمَّ اجعَلنِي كَأَولِيائِكَ وَ أَنبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ اَصدِقُ بِالرُّؤيا طَلائِعِ وَحيِكَ وَ كَلِماتِكَ الَّتِي تَفَضَّلتَ بِهَا عَلَى العَالَمِينَ وَ اَحسَنِ القِصَصِ فِي كِتابِكَ وَ لا أَنقُضُ عَهدَكَ وَ لَا اَخلِفُ وَعدَكَ)

سپس می گویی:

(أَغِثنِي يَا رَبِّ بِحَقِّ فَاطِمَة، اِرحَمنِي يَا رَبِّ بِحَقِّ فَاطِمَة، اِهدِنِي يَا رَبِّ بِحَقِّ فَاطِمَة)

[۱.مائده، 111؛ 2. انعام، 19؛ 3. رعد، 43؛ ۴. احقاف، 8؛ 5.اسراء، 96؛ ۶.صافات، 105 و 104؛ ۷.تحریم، 12؛ ۸.یوسف، 3 و 4؛ ۹.انبیاء، 5-1؛ 10.یوسف، 44؛ ۱۱.یوسف، 46]

ترجمۀ دعای رؤیا:

(خداوندا! ای راهنمای سرگردان شده‌گان و پناهگاه ناراحت شدگان و دست‌گیر کمک خواهان، غیر از تو چه کسی را دارم که او را بخوانم و شریکی ندارد که از او تمنا و خواهش کنم. خداوندا بر محمد و خاندان محمد درود بفرست و در کارم گشایش قرار بده؛ و مرا به نزدیک‌ترین چیز به این هدایتم کن. درت را کوبیده‌ام و پایم را در ساحت (میدان) مقدست و کنارت خم نموده‌ام، که از تو طلب گواه و شهادتت را دارم و من بندۀ درمانده و خسیس هستم و شما خدای عزیز و بزرگوار هستید. امر احمدالحسن را با واضح‌ترین بیان و فصیح‌ترین زبان‌ها برایم معلوم کن که اگر ولی‌ای از اولیای تو باشد او را تصدیق نمایم و با او بیعت کنم و یاری‌اش نمایم و اگر از دشمنانت باشد او را تکذیب کنم و بجنگم. ای کسی که به حواریون وحی نمود و برای آن‌ها گواهی داد به حضرت عیسی رسولش (و (به ياد آور) زمانی را که به حواريون وحی فرستادم که: «به من و فرستاده من، ايمان بياوريد!» آن‌ها گفتند: «ايمان آورديم، و گواه باش که ما مسلمانيم!») برایم گواهی بده و این امر را برایم روشن کن که همانا پوست و مویم و گوشت و خون و استخوانم و آنچه زمین از من حمل کرده و روحم گواهی داد به اینکه شهادت (گواهی) شما بزرگ‌ترین شهادت است (بگو: «بالاترین گواهی، گواهی کيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست)؛ ای کسی که برای کافران به رسالت حضرت محمد خود را به‌عنوان شاهد عرضه نمود و فرمود: (آن‌ها که کافر شدند می‌گويند: «تو پيامبر نيستی!» بگو: «کافی است که خداوند، ميان من و شما گواه باشند!»)، (بلکه می‌گويند: «اين آيات را بر خدا افترا بسته است!» بگو: «اگر من آن را به‌دروغ به خدا نسبت داده باشم شما نمی‌توانيد در برابر خداوند از من دفاع کنيد! او کارهايی را که شما در آن وارد می‌شويد بهتر میداند؛ همين بس که خداوند گواه ميان من و شما باشد؛ و او آمرزنده و مهربان است!»)؛ (بگو: «همين کافی است که خداوند، ميان من و شما گواه باشد؛ چراکه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست!) و به گواهی و شهادت شما اعتنا نکردند. ای خدا برایم گواهی بده که من به گواهی تو بی‌اعتنایی نمی‌کنم و گواهی می‌دهم که رؤیا از جانب شما حق است و آن محل نزول وحی و کلماتی است که با آن‌ها بر جهانیان فضیلت بخشی. ای کسی که حضرت ابراهیم را مدح و ستایش نمودی و نبوت را در نسلش قرار دادی و آن به خاطر اینکه وی رؤیا را تصدیق نمود و خودت فرمودی: (او را ندا داديم که: «ای ابراهيم!* آن رؤيا را تحقق بخشيدی؛ ما این‌گونه، نيکوکاران را جزا می‌دهيم!) و حضرت مریم را ستایش کردی و فرمودی: (و نیز به مريم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم؛ او کلمات پروردگار را تصديق کرد). ای کسی که حضرت محمد را مورد خطاب قرار داد و فرمود: (ما بهترين سرگذشت‌ها را از طريق اين قرآن ـ‌که به تو وحی کرديم‌ـ بر تو بازگو می‌کنيم؛ و مسلماً پيش از اين، از آن خبر نداشتی!* (به خاطر بياور) هنگامی را که يوسف به پدرش گفت: «پدرم! من در خواب ديدم که يازده ستاره، و خورشيد و ماه در برابرم سجده می‌کنند!») و در کتاب کریمت رؤیا را بهترین داستان‌ها نامیدی و هرکس از اولیا و پیامبران و رسولانت را که آن را تصدیق کرده، ستایش و مدح نمودی، و تکذیب‌کنندگان که آن را خواب‌های پریشان نامیدند مورد مذمت و نکوهش قرار دادی. و فرمودۀ شما بر حق است: (حساب مردم به آنان نزديک شده، در حالی که در غفلت‌اند و روی گردان‌اند!* هيچ يادآوری تازه‌ای از طرف پروردگارشان برای آن‌ها نمی‌آيد، مگر آنکه با بازی به آن گوش می‌دهند!* اين در حالی است که دل‌هايشان در لهو و بی‌خبری فرو رفته است! و ستمگران پنهانی نجوا کردند (و گفتند): «آيا جز اين است که او بشری همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر می‌رويد، بااینکه می‌بينيد؟!* (پيامبر) گفت: «پروردگارم همه سخنان را، چه در آسمان باشد و چه در زمين، می‌داند؛ و او شنوا و داناست!»* آن‌ها گفتند: «بلکه خواب‌هایی آشفته است! اصلاً آن را به‌دروغ به خدا بسته؛ نه، بلکه او يک شاعر است! بايد معجزه‌ای برای ما بياورد؛ همان گونه که پيامبران پيشين فرستاده شدند!») و اطرافیان فرعون و مریدانش گفتند: (گفتند: «خواب‌های پريشان و پراکنده‌ای است؛ و ما از تعبير این‌گونه خواب‌ها آگاه نيستيم!) و یوسف رؤیا را تصدیق نمود و آن را تأویل نمود و او را ستایش نمودی و فرمودی: (يوسف، ای مرد بسيار راست‌گو)، خداوندا مرا همانند اولیا و پیامبران و رسولانت قرار بده که رؤیا را تصدیق کردند که آن محل نزول وحی‌ات و کلماتی است که با آن با جهانیان سخن می‌گویی و آن بهترین داستان‌ها در کتابت است. و عهدت را نقص نکنم و خلاف وعدۀ شما عمل نکنم).

 سپس می‌گویی:

(نجاتم بده ای خدا به‌ حق فاطمه، به من رحم کن ای خدا به ‌حق فاطمه، هدایتم کن ای خدا به‌ حق فاطمه.)

سخن پایانی

به‌واسطۀ آنچه در این مطلب مرور شد، دانستیم: رؤیا و مکاشفه سخن و شهادت خداوند بر حقانیت حجت و خلیفه‌اش بر روی زمین است، و این مطلب به‌وضوح در آیات قرآن و روایات مشهود است. سید احمدالحسن(ع) وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) نیز از این قاعده مستثنا نیست و هزاران رؤیا در تأیید ایشان برای بندگان خداوند محقق شده است که امکان تبانی بر دروغ در آن‌ها ممکن نیست. همان‌ طور که ایشان خود می‌فرمایند: «کوتاه‌ترین راه ایمان به غیب، خود غیب است.» بنابراین اگر پس از مطالعۀ دلایل مختلف مربوط به حقانیت ایشان، همچنان شکی ولو ناچیز در قلبمان نهفته است از خدا بپرسیم؛ چراکه شهادت خدا برای ما کافی است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» (رعد: 43)
و کسانی که كفر ورزيدند می‌گويند: تو فرستاده (خدا) نيستى. بگو: شهادت خدا و کسی که علم كتاب نزد اوست، ميان من و شما كافى است…

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا