farid_abuZeinab
New Member
آیا جهان به سمت #بی_نظمی ، زوال و فروپاشی پیش می رود؟!
قسمت دوم :
همانطور که احمد الحسن گفته هیچ الزامی وجود ندارد که تمام اجزای یک سیستم بسته به سمت افزایش آنتروپی حرکت کنند (بلکه کل سیستم به این سمت میرود) و ممکن است بخشهایی در مواقعی به سمت کاهش آنتروپی حرکت کنند .
پس تاکنون فهمیدیم که هیچ جبری وجود ندارد که تمام پدیدههای جهان را به سمت بینظمی براند و ممکن است در بخشهایی با کاهش آنتروپی مواجه باشیم .
اما آیا واقعا نظمی در جهان وجود ندارد و جهان از ابتدای مهبانگ تاکنون به سمت بینظمی پیش میرود و این همه منظومهها و کهکشانها و تولد ستارگان و بوجود آمدن سیارهی زمین و در نهایت پیدایش شگفت انگیز حیات بر روی آن و سیر پیچیده تکامل حیات در طول 5/3 میلیارد سال اخیر حرکت به سمت بینظمی محسوب میشود؟!
قبل از پاسخ بدین سوال کمی واژه نظم را بررسی میکنیم . نکته مهمی که خداناباوران به عمد یا به وسیله جهلشان از آن چشم پوشی میکنند این است که مفهوم علمی بینظمی در تغییر آنتروپی سیستم با بینظمی بصری و متداول که مد نظر ما هست متفاوت است زیرا بینظمی بصری مانند هرج و مرج و شلوغی ، عدم وجود ترتیب و برخورد ذرات یا مخلوط شدن در میان هم تعریف میشود یعنی حاکم نبودن قاعده و قانون بر یک سیستم مثلا ما با مشاهده تعدادی آجر که به ترتیب کنار هم قرار گرفتند پی میبریم که نظم دارند و مشاهده تعدادی آجر بدون ترتیب و غیر مرتب را مصداق بینظمی میدانیم و این در حالیست که مفهوم بینظمی در آنتروپی معیاری از تعداد حالتهای داخلی (تعداد راههای پخش ذرات) است که یک سامانه میتواند داشته باشد و آنتروپی به این دلیل در سیستم بسته افزایش مییابد که برای بخشهای یک سیستم تعداد چیدمانهای نامنظم بسیار بیشتر از تعداد چیدمانهای منظم است پس افزایش آنتروپی در سیستم بسته یا ایزوله یعنی تغییر حالت سیستم از یک حالت کم احتمال به حالت پر احتمال .
و در یک تحلیل آماری میتوان نشان داد که همواره تعداد حالات بینظم یک سیستم بسیار پرشمارتر از حالت منظم آن است . پس وقتی آنتروپی افزایش مییابد به تبع آن تعداد حالتهای سیستم هم افزایش مییابد و افزایش تعداد حالات , بینظمی را افزایش میدهد .
برای مثال شما 20 گوی را در نظر بگیرید 10 گوی را به ترتیب بر روی میزی در 5 ستون و دو ردیف با فاصله مشخصی از هم قرار دهید و آن 10 گوی دیگر را بدون ترتیبی خاص در گوشهای از میز قرار دهید حال این سوال را میپرسیم که چیدمان کدام یک منظمتر است؟
از دید بصری و نظم متعارف 10 گوی اول نظم بیشتری دارند زیرا ترتیب دارند ولی از نظر ترمودینامیک نظم در 10 گوی دوم فشرده شده در گوشه میز بیشتر است .
که در بیان برخی از خداناباوران مفهوم علمی بینظمی در تغییر آنتروپی سیستم با کاربردی در قالب شلوغی و هرج و مرج تبدیل شده است . در حالیکه معنای بهتر آنتروپی احتمال یافتن هر ذره در مکانهای مختلف سیستم یا توزیع انرژی در بین انواع حرکتهای مولکولی و شیوه آرایش ذرهها در سامانه میباشد . و باید بدانند که بینظمی بصری و آنتروپی یکی نیستند .
برای فهم بهتر این بی نظمی مثال های دیگری می زنیم.
برای یک ماده به طور کلی آنتروپی گازها بیشتر از آنتروپی مایعات و آنتروپی مایعات بیشتر از آنتروپی جامدات هست .
آنتروپی جامد< آنتروپی مایع < آنتروپی گاز
زیرا جامدات با پیوندهای مولکولی در کنار یکدیگر قرار گرفته و تعداد حالات ممکن تصادفی برای آنها کم تر است و به همین نسبت نظم در مایعات بیشتر از گازها میباشد زیرا گازها فضای بیشتری برای حرکت و قرار گیری دارند .
و در بین گازها هر چه حجم کمتر میشود آنتروپی کاهش مییابد مثلا 20 مولکول اکسیژن در فضای 20 متر مکعب نظم بیشتری نسبت به 20 مولکول اکسیژن در فصای 40 متر مکعب دارند .
یا در مثال دیگر آب شور در یک لیوان نظم بیشتری نسبت به آب شیرین در همان لیوان دارد زیرا غلظت آن بیشتر است زیرا آب شور تعداد مولکولها و یونهای بیشتری دارد و احتمال قرارگیری در مکانهای مختلف کمتر است .
یا مثال جالبتر اینکه اگر آب داخل یک لیوان بر روی زمین ریخته شود آنتروپی آن افزایش مییابد یعنی همان حجم آب وقتی در لیوان است آنتروپیش کمتر از هنگامی است که بر روی زمین پخش شده است زیرا آب پخش شده احتمال بینظمی و قرارگیری در مکانهای بیشتری را دارد این در حالیست که آب داخل لیوان محصور شده است.
ادامه دارد...
قسمت دوم :
همانطور که احمد الحسن گفته هیچ الزامی وجود ندارد که تمام اجزای یک سیستم بسته به سمت افزایش آنتروپی حرکت کنند (بلکه کل سیستم به این سمت میرود) و ممکن است بخشهایی در مواقعی به سمت کاهش آنتروپی حرکت کنند .
پس تاکنون فهمیدیم که هیچ جبری وجود ندارد که تمام پدیدههای جهان را به سمت بینظمی براند و ممکن است در بخشهایی با کاهش آنتروپی مواجه باشیم .
اما آیا واقعا نظمی در جهان وجود ندارد و جهان از ابتدای مهبانگ تاکنون به سمت بینظمی پیش میرود و این همه منظومهها و کهکشانها و تولد ستارگان و بوجود آمدن سیارهی زمین و در نهایت پیدایش شگفت انگیز حیات بر روی آن و سیر پیچیده تکامل حیات در طول 5/3 میلیارد سال اخیر حرکت به سمت بینظمی محسوب میشود؟!
قبل از پاسخ بدین سوال کمی واژه نظم را بررسی میکنیم . نکته مهمی که خداناباوران به عمد یا به وسیله جهلشان از آن چشم پوشی میکنند این است که مفهوم علمی بینظمی در تغییر آنتروپی سیستم با بینظمی بصری و متداول که مد نظر ما هست متفاوت است زیرا بینظمی بصری مانند هرج و مرج و شلوغی ، عدم وجود ترتیب و برخورد ذرات یا مخلوط شدن در میان هم تعریف میشود یعنی حاکم نبودن قاعده و قانون بر یک سیستم مثلا ما با مشاهده تعدادی آجر که به ترتیب کنار هم قرار گرفتند پی میبریم که نظم دارند و مشاهده تعدادی آجر بدون ترتیب و غیر مرتب را مصداق بینظمی میدانیم و این در حالیست که مفهوم بینظمی در آنتروپی معیاری از تعداد حالتهای داخلی (تعداد راههای پخش ذرات) است که یک سامانه میتواند داشته باشد و آنتروپی به این دلیل در سیستم بسته افزایش مییابد که برای بخشهای یک سیستم تعداد چیدمانهای نامنظم بسیار بیشتر از تعداد چیدمانهای منظم است پس افزایش آنتروپی در سیستم بسته یا ایزوله یعنی تغییر حالت سیستم از یک حالت کم احتمال به حالت پر احتمال .
و در یک تحلیل آماری میتوان نشان داد که همواره تعداد حالات بینظم یک سیستم بسیار پرشمارتر از حالت منظم آن است . پس وقتی آنتروپی افزایش مییابد به تبع آن تعداد حالتهای سیستم هم افزایش مییابد و افزایش تعداد حالات , بینظمی را افزایش میدهد .
برای مثال شما 20 گوی را در نظر بگیرید 10 گوی را به ترتیب بر روی میزی در 5 ستون و دو ردیف با فاصله مشخصی از هم قرار دهید و آن 10 گوی دیگر را بدون ترتیبی خاص در گوشهای از میز قرار دهید حال این سوال را میپرسیم که چیدمان کدام یک منظمتر است؟
از دید بصری و نظم متعارف 10 گوی اول نظم بیشتری دارند زیرا ترتیب دارند ولی از نظر ترمودینامیک نظم در 10 گوی دوم فشرده شده در گوشه میز بیشتر است .
که در بیان برخی از خداناباوران مفهوم علمی بینظمی در تغییر آنتروپی سیستم با کاربردی در قالب شلوغی و هرج و مرج تبدیل شده است . در حالیکه معنای بهتر آنتروپی احتمال یافتن هر ذره در مکانهای مختلف سیستم یا توزیع انرژی در بین انواع حرکتهای مولکولی و شیوه آرایش ذرهها در سامانه میباشد . و باید بدانند که بینظمی بصری و آنتروپی یکی نیستند .
برای فهم بهتر این بی نظمی مثال های دیگری می زنیم.
برای یک ماده به طور کلی آنتروپی گازها بیشتر از آنتروپی مایعات و آنتروپی مایعات بیشتر از آنتروپی جامدات هست .
آنتروپی جامد< آنتروپی مایع < آنتروپی گاز
زیرا جامدات با پیوندهای مولکولی در کنار یکدیگر قرار گرفته و تعداد حالات ممکن تصادفی برای آنها کم تر است و به همین نسبت نظم در مایعات بیشتر از گازها میباشد زیرا گازها فضای بیشتری برای حرکت و قرار گیری دارند .
و در بین گازها هر چه حجم کمتر میشود آنتروپی کاهش مییابد مثلا 20 مولکول اکسیژن در فضای 20 متر مکعب نظم بیشتری نسبت به 20 مولکول اکسیژن در فصای 40 متر مکعب دارند .
یا در مثال دیگر آب شور در یک لیوان نظم بیشتری نسبت به آب شیرین در همان لیوان دارد زیرا غلظت آن بیشتر است زیرا آب شور تعداد مولکولها و یونهای بیشتری دارد و احتمال قرارگیری در مکانهای مختلف کمتر است .
یا مثال جالبتر اینکه اگر آب داخل یک لیوان بر روی زمین ریخته شود آنتروپی آن افزایش مییابد یعنی همان حجم آب وقتی در لیوان است آنتروپیش کمتر از هنگامی است که بر روی زمین پخش شده است زیرا آب پخش شده احتمال بینظمی و قرارگیری در مکانهای بیشتری را دارد این در حالیست که آب داخل لیوان محصور شده است.
ادامه دارد...