
- یکشنبه, 01 بهمن 1396
- ادله دعوت برای مسیحیان
اطلاعات مهم؛ سبک بشارت های کتاب مقدس
سبک بشارتهای کتاب مقدس
بسیاری از آیات کتاب مقدس جنبه ظاهری نداشته بلکه معنای عمیقی را در بطن خویش پنهان نمودهاند.
همچنین هیچ اشارهای به نام عیسی مسیح و یحیای نبی در عهد قدیم نشده است؛ یعنی صرفاً پیشگوییها بهصورت رمزی به شخصیت عیسای مسیح و یحیای نبی اشاره دارند؛ اما یهودیان تمامی تأویلهای اناجیل مسیحیان را رد نمودهاند و به چیزی بهعنوان بشارت آمدن عیسی و یحیی در تنخ (نامی که یهودیان برای کتاب مقدسشان بکار میبرند و مسیحیان آن را عهد قدیم میخوانند) هیچ اعتقادی ندارند.
احمدالحسن در رابطه باوجود بشارتهای رمزی در ارتباط با عیسی میگوید:
(آیا بشارت دادن باید صراحتاً بانام باشد یا با رمز و اشاره؟! من معتقدم مسئلۀ خالی بودن عهد قدیم از نام عیسی یا یسوع -بهعنوان بشارت دادهشده- مسئلهای حلشده است؛ و دراینبین، چیزی جز رمز و اشاره باقی نمیماند. ما متون رمزآلودی از عهد قدیم را بیان کردیم که تأویلشان در مورد فرستادۀ خدا محمد رسول (ص) میباشد؛ همانطور که آنان متون رمزآلود را به عیسی (ع) تأویل نمودهاند).([1])
دراینارتباط به سخن یکی از مبلغین مسیحی رجوع خواهیم نمود؛ مبلغ مسیحی دکتر والتر ریگانز در کتاب سال 1995 خود تحت عنوان یهوشوعا بن دیوید بیان میکند:
(اجازه بدهید این نکته را تکرار کنم: هیچ طرح مسلّم (بدیهی) در کتاب مقدس عبری وجود ندارد که بتوان گفت بهروشنی به عیسی اشاره دارد. تنها پسازآنکه یک شخص به این باور رسید که عیسی همان مسیح بوده است و بهطور خاصتر همان نوع مسیح که او بود، همهچیز شروع به معنی پیدا کردن و (موافقت) یکی شدن میکند).([2])
همچنین میتوانید به این لینک رجوع کرده تا سخن کشیش ادوین صالح را نیز گوش فرا دهید که در این رابطه اشاره مینماید که نام عیسی مسیح بهصورت مستقیم در عهد عتیق نیامده است.([3])
همچنین ما در بخشهای بعدی به سراغ ایرادات یهودیان بر حقانیت عیسی مسیح و یحیای نبی خواهیم رفت تا با سبک و سیاق شبهات آنان آشنا شویم! چراکه دانستن این مباحث، در آینده و در بحث با مسیحیان بهانهجو که همچون یهود بهانه میگیرند، به ما کمک فراوانی خواهد کرد.
[1]- احمدالحسن، سیزدهمین حواری، صفحه 32-40.
[2]- یهوشوعا بن دیوید، انتشارات زیتون 1995، ص 155.
سبک بشارت های کتاب مقدس
تاریخ را چگونه درک کردهایم؟
عیسی در نگاه یهود
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
یحیی در نگاه یهود
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
تا اینجا چه آموختیم؟
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان | https://goo.gl/PFPbpc |
پاسخ به شبهات مسیحیان | https://goo.gl/bQ4r3r |
تهیه شده توسط لجنه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
قابلتوجه آن دسته از مسیحیانی که با تعصب، اسلام را دین خشونت میدانند! در اسلام، علاوه بر تأکید بر رعایت حق همسایگی و محبت و کمک به دیگران، حتی بر اهمیت رعایت حق حیوانات نیز تأکید بسیار زیاد شده است. در ادامه به ذکر چند نمونه میپردازیم:
أنس بن مالك مىگويد: رسول خدا (ص) فرمودند: (مورچه را نكشيد). قال (ص): (لا تقتلوا النمل) در روايت ديگرى فرمود: (لا تقتلوا النملـﺔ).([1])
همچنين در روايت معتبرى نقلشده است كه: (پیامبر اعظم، نهى فرمود از اينكه آنچه را مورچه با دست و دهان حمل مىكند، بخورند).
ابىعبدالله (ع) قال: (نهى رسولالله (ص) أن يؤكَل ما تحمله النملة بفيها و قوائمها).([2])
پيامبر اسلام، يك اعرابى را ديد كه با عصا گوسفندان خود را میزد، فرمود: (او را بياوريد؛ اما او را نترسانيد)! وقتیکه او را آوردند، به او فرمود: (گوسفندان را با عصا مزن، بلكه به رفق و نرمى، آنها را پيش و پس كن).([3])
از رسول اعظم (ص) نقلشده است كه فرمود: (زنى بدکاره، سگ تشنهاى را ديد كه بر سر چاهى لهله مىزند و چيزى نمانده بود كه از تشنگى هلاك شود. آن زن كفش خود را درآورد و آن را به روسرى خود بست و بهوسیله آن از چاه آب كشيد و سگ را سيراب كرد. خدا به خاطر احسان به اين حيوان، گناهان او را آمرزيد).([4])
يكى از همراهان پيامبر اسلام مىگويد: رسول خدا (ص) گوسفند را دوست داشت. يك روز گوسفندى وارد منزل شد و يك قرص نان را كه نزديك ما بود، برداشت و فرار كرد. فورى برخاستم و به دنبالش دويدم و آن را گرفته و نان را از دهانش برگرفتم.
وقتى آن رسول رحمت اين حركت را از من ديد، فرمودند:
(كار شایستهای نكردى؛ درست نبود كه پشت گردن اين حيوان را بگيرى و بر او فشار بياورى تا آن قرص نان را از دهانش برگيرى).([5])
و روایت شد از ابن مسعود، گفت:
(نزد پیامبر بودیم، پس مردی داخل بیشه شد، و ازآنجا تخم پرندهای سرخرنگ را همراه خود آورد، پس پرندۀ سرخرنگ بهسوی پیامبر خدا و اصحابش پرواز کرد، پس (پیامبر (ص)) به اصحابشان فرمودند کدامیک از شما این پرنده را آزرده است؟ پس آن مرد گفت: ای رسول خدا من تخمش (در روایتی دیگر جوجهاش) را برداشتهام، پس فرمودند: آن را بازگردان، آن را بازگردان و به آن پرنده رحم کن).([6])
طبق روايت أنس، پيامبر گرامى اسلام فرمود:
(بر مالك چارپايان واجب است به دليل حرمت روحى كه در حيوان است به آنها آبوعلف بدهند).([7])
پيامبر خدا (ص):
(خدا ملايمت و مدارا كردن را دوست دارد و بر انجام آن كمك مىكند. پس هرگاه چارپايان لاغر را سوار شديد، آنها را در منزلهايشان فرود آوريد. اگر زمين خشك و بی گیاه بود با شتاب از آن بگذريد و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آنجا استراحت دهيد).([8])
رسول خدا (ص):
(بهصورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مىگويند).([9])
امام باقر (ع) هم میفرماید:
(خدای متعال سیراب کردن تشنگان را دوست دارد و کسی که حیوانی تشنهکام یا جز آن را سیراب کند خدا او را در روزی که سایهای جز سایه او نیست در سایه عرش خود جای دهد).([10])
مردی (با اسبش) خدمت پیامبر رسید و به آن حضرت سلام کرد. پیامبر (به صیغه جمع) فرمود: (وعلیکمالسلام). آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا! من تنها هستم. حضرت رسول فرمود: (به تو به اسبت سلام کردم).([11])
رسول خدا (ص) از جايى مىگذشت، شترى را ديد كه بر در منزل، دستش بستهشده است، بدون آنكه آبوعلفى، جلوی آن گذاشته باشند! آن پيغمبر رحمت فرمود:
(این صاحِبُ همه الراحِلَـﺔ؟ ألا تَتَّقِى اللهَ فِيها؟)؛ (صاحب اين حيوان كجاست؟ آيا از عذاب الهى نمىترسى به خاطر اين رفتارى كه با اين حيوان كردهاى؟! يا آبوعلف او را تدارك ببين و برايش مهيا كن، و يا آن را آزاد گردان تا خودش چيزى براى خوردنش بيابد).([12])
و احادیث بسیار زیاد دیگری وجود دارد که اگر بخواهیم تمام آنها را بیاوریم بسیار طولانی خواهد شد.
[1]- كمالالدين دُمِيْرِىْ، حياة الحيوان، ج 2، ص 369، 372، 347 و 397 و نيز ر.ك: مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 244 و 291.
[2]- تهذيب الاحكام و حياة الحيوان، ج 2، ص 267 به نقل از: علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 261، ح 12 و كمال الدين دُمِيْرِىْ، حياة الحيوان، ج 2، ص 370.
[3]- ابن اثير، اسد الغابه، ج 1، ص 336 به نقل از: خاتم النبيين، ص 485.
[4]- محمدى رى شهرى، همان، ج 3، ص 1346، ح 4532، كمال الدين دُمِيْرى، حياة الحيوان، ج 2، ص 378؛ نجفى، جواهر الكلام، ج 31، ص 359 و علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 65، ص 65، ذيل ح 24.
[5]- كمال الدين دُميرى، حياة الحيوان،ج 2، ص 44.
[6]- علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 307.
[7]- علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 217، پ آخر.
[8]- كافي: ۲/۱۲/۱۲.
[9]- كافي: 6/538/4، الخصال: 618/10.
[10]- مکارم اخلاق، ص ۱۳۵.
[11]- نوادر، ص ۴۱ – ۴۲.
[12]- متقى هندى، كنزالعمال، ج 9، ص 67، حديث 24983.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
احمدالحسن در ارتباط با تفاوت دین ابوبکر، خلیفه خود خواندۀ سرزمین اسلامی و حضرت محمد چنین شروع مینماید:
حکایت اول:
پیامبر ما محمد (ص) پس از جنگ بدر، کفار اسیر را در مقابل فدیهای ساده که یکی از اسیران فقط به جمعی از مسلمانان خواندن و نوشتن یاد دهد، آزاد کرد.
این اسیران که رسول مهربان و بخشنده و نمونهای از انسانیت آنان را آزاد کرد به محمد (ص) ایمان نداشتند، بلکه در جنگ میخواستند ایشان را به قتل برسانند و سر به نیست کنند، اما کاری که پیامبر محمد (ص) انجام داد، همانطور که دقیقاً میدانیم از اخلاق پیامبران و نیکوکاران است و بلکه ازجمله کسانی است که در مورد اخلاق انسانی والا و نیک جهت اقتداء کردن به بعضی از رفتارهایشان توسط گاندی و ماندلا مثالزدنی شد.
حکایت دوم:
مالک بن نویره تمیمی از اشراف عرب، مطیعاً بهطرف پیامبر محمد آمد و از ایشان دعوت را شنید و ایمان آورد و بهطرف قومش برگشت و پس از ابلاغ آنان به دعوت پیامبر (ص) ایمان آوردند، پس مالک نهتنها یک مسلمان بود بلکه دعوتکنندهای بزرگ است که باعث شد بسیاری به اسلام گرایش پیدا کنند. و مالک ازجمله کسانی است که در بیعت غدیر حاضر شد و دانست که علی خلیفه خدا بعد از رسولالله محمد (ص) است. و نزد قوم خود مردی متدین و مورد اعتماد بود. بلکه نزد پیامبر خدا مورد اعتماد بود، پس او را مسئول صدقات قوم خود قرار داد و به این دلیل است که به او اموال زکات را تسلیم نمودند تا به پیامبر تحویل دهد. وقتیکه به مدینه وارد شد متوجه شد که پیامبر شهید شده است، و ابوبکر را دید که در مسجد نشسته و خلافت پیامبر را غصب کرده، به این دلیل غصب خلافت توسط ابوبکر را امری منکر دید و او را نپذیرفت و به قوم خود بازگشت و اموال را به اصحاب آن بازگرداند.
و این ابیات معروف را گفت:
فقلت خذوا أموالكم غير ناظر * ولا خائف فيما يجيء من الغد
فان قام بالأمر المخوف قائـم * منعنا وقلنا الدين دين محمد
(من گفتم اموالتان (زکات) را بدون ترس بگیرید و ملاحظه آنچه را فردا رخ میدهد نکنید، اگر کسی بر سریر قدرت نشست جلوی او را گرفته و خواهیم گفت: دین تنها دین محمد است).
ابیات واضح است و کل حکایت را در بردارد. مالک میگوید که دین را محمد (ص) آورد و درنتیجه خلیفه کسی است که محمد (ص) در غدیر تعیین کرد و ایشان علی بن ابیطالب (ص) است و نه کسی مانند ابوبکر این امر بزرگ را خود به دست بگیرد، به همین دلیل من اموال زکات را به اصحاب آن برمیگردانم و به خلیفۀ غیرشرعی تحویل نمیدهم.
درنتیجه، عکسالعمل ابوبکر این بود که خالد بن الولید را فرستاد تا مالک بن نویره را به قتل برساند، ولی مالک و قومش با خالد مبارزه نکرد به اعتبار اینکه آنان مسلماناند، ولی خالد به آنان خیانت کرد و به اسارت گرفت، سپس آنان درحالیکه اسیر بودند را به قتل رساند، پسازآن به زن مالک تجاوز و با او همبستر شد، و به این کار بسنده نکرد بلکه کاری وحشیانه و زننده انجام داد جایی که سر مالک بن نویره را بهعنوان پایه دیگ قرار داد تا سوخت.
الان این حکایت را از یاد ببریم و فرض کنیم که مالک بن نویره مؤمن به پیامبر محمد (ص) نبود، و ابوبکر، خالد را برای قتل او نفرستاد، بااینحال آیا توجیهی برای قتل مالک و تجاوز به زنش و سوزاندن سرش وجود دارد جز اینکه فقط مشتی از اموال را به حاکم (ابوبکر) نداد؛ و آیا عذری برای ابوبکر وجود دارد که خالد را به خاطر این رفتار وحشی که هیچ پیوندی با انسانیت ندارد و آن قتل و تجاوز به زن و پختن سر مالک است، مورد حساب قرار نداد؟
آیا واقعاً میپذیرید حاکم دولت، که رهبر سپاهیانش انسانی را به قتل برساند و زنش را مورد تجاوز قرار دهد ولی مورد حساب قرار نگیرد، حاکمی عادل است؟!
آیا واقعاً میپذیرید که دین خالد و ابوبکر همان دین محمد (ص) است که اسیران کفار را آزاد کرد؟!
آنچه نوشتم در آن هیچ فحش و ناسزا و توهین به کسی نیست، و برای همین من توقع پاسخهای مؤدبانه دارم، اما بدگویی، فحش و ناسزاگوئی، بدانید که دینتان را وصله و دردهایتان را کمتر نمیکند بلکه دلیلی روشن بر سردرگمیتان خواهد بود).([1])
[1]- احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، 30 اکتبر، 2014.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
آیات زیر تنها بخشی از موارد متعددی است که در ارتباط با محدودیت زن، در کتاب مقدس بیانشده است:
(۱۲ و زن را اجازت نمیدهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود بلکه در سکوت بماند. ۱۳ زیرا که آدم اول ساخته شد و بعد حوا. ۱۴ و آدم فریب نخورد بلکه زن فریبخورده، در تقصیر گرفتار شد. ۱۵ اما به زاییدن رستگار خواهد شد، اگر در ایمان و محبت و قدوسیت و تقوا ثابت بمانند).([1])
ویلیام مکدونالد، رئیس کالج کتاب مقدس (Emmaus)، در تفسیر آیه 12 چنین میگوید:
(هنگامیکه پولس میگوید: زن را اجازت نمیدهم که تعلیم دهد، او با الهام از خدا این سخن را میگوید. آنچنانکه برخی میگویند این آیه معرف نظر شخصی پولس نیست. خداست که دستور میدهد زن در کلیسا بر سر خدمات عمومی گماشته نشود. تنها استثنا در این مورد این است که اجازه دارند به کودکان ([2]) و زنان جوانتر ([3]) تعلیم دهند و زن نباید بر شوهر خود مسلط شود. این بدان معناست که او نباید بر مرد تسلط یابد، بلکه باید در سکوت بماند. شاید بهتر آن است که بگوییم قسمت آخر این آیه محدود به جماعت محلی است. اینیک اصل اساسی در رفتار خدا با انسان است که مرد سر زن قرار دادهشده است و زن مطیع وی. این بدان معنا نیست که زن حقیرتر است، چنین تفسیری اشتباه است. بلکه بدین معناست که این برخلاف ارادۀ خداست که زن بر مرد اقتدار و تسلط داشته باشد).([4])
همچنین در (افسسیان 5: 22 - 24) آمده است:
(۲۲ ای زنان، شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خدا را. ۲۳ زیرا که شوهر سر زن است چنانکه مسیح نیز سر کلیسا و او نجاتدهنده بدن است. ۲۴ لیکن هم چنانکه کلیسا مطیع مسیح است، همچنین زنان نیز شوهران خود را در هر امری مطیع باشند).
همچنین ویلیام مکدونالد در تفسیر آیه 23 میگوید:
(دلیل تحت سلطه بودن زنان این است که همسران ایشان، سر ایشان هستند. شوهر یک زن همان ارتباطی را برای او دارد که مسیح برای کلیسایش دارد. مسیح سر کلیسا است و او نجاتدهنده بدن است. (کلمه نجاتدهنده اینجا میتواند معنای نگهبان داشته باشد، چنانکه آن در (1 تیموتائوس ۴: ۱۰) دارد، صرفاً با تفاوتی قابلتوجه) بنابراین شوهر، سر زن است و منجی او نیز. او بهعنوان سر، همسرش را محبت، رهبری و راهنمایی مینماید. و بهعنوان منجی از او محافظت میکند و نیازهایش را برآورده میسازد.
همه میدانیم که تنفر عظیمی بر ضد این تعلیم امروزه وجود دارد. مردم پولس را به خاطر متنفر بودن از زن، مردسالار بودن و تهمتهایی از این قبیل سرزنش میکنند. یا اینکه میگویند نظریات او بر طبق عادتهای اجتماعی روزگار خود میباشد و امروزه برای ما قابلاستفاده نمیباشند. چنین معترضینی البته الهامی بودن نوشتههای کتاب مقدس را انکار میکنند. این نوشتهها کلمات پولس نیستند، بلکه کلام خدا میباشند. رد کردن نوشتهها رد کردن کلام خدا و خود خدا میباشد و این یعنی دعوت کردن از مصیبت و بلا و یا سختی).([5])
[1]- 1 تیموتائوس 2: 12 - 15.
[2]- 2 تیموتائوس ۳: ۱۵.
[3]- تیطس ۲: ۴.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...
- آخرین اخبار دعوت
- آخرین مطالب
-
دانلود کتاب توهم بیخدایی
فایل Pdf کتاب توهم بیخدایی منتشر می شود اطلاعات کتاب:نام کتاب | توهم بیخدایی، نشانه… -
کتاب علت ارسال فرستادگان
انتشار ویراست جدید کتاب علت ارسال فرستادگان توسط انتشارات انصار امام مهدی (ع): نام کتاب… -
انتشار کتاب معترضان به خلفای خدا
نام کتاب : معترضان به خلفای خدا نویسنده : شیخ علاءالسالم مترجم : گروه مترجمان… -
ویراست جدید کتاب شکست منتظران
انتشار ویراست جدید کتاب شکست منتظران توسط انتشارات انصار امام مهدی (ع): نام کتاب :…
-
مقاله اثبات هدفمندی فرگشت (تکامل) با انتخاب طبیعی غیرتصادفی
مقاله اثبات هدفمندی فرگشت (تکامل) با انتخاب طبیعی غیرتصادفی تهیه… -
مقاله مفهوم نظم در آنتروپی
مقاله مفهوم نظم در آنتروپی (قانون دوم ترمودینامیک) تهیه شده… -
مقاله آیا نظم جهان، تصادفی است؟!!
مقاله آیا نظم جهان، تصادفی است؟!! تهیه شده توسط موسسه… -
مقاله نقدی بر آراء دیوید هیوم در مورد برهان نظم
مقاله نقدی بر آراء دیوید هیوم در مورد برهان نظم… -
مقاله مفهوم نظم در برهان نظم
مقاله مفهوم نظم در برهان نظم تهیه شده توسط موسسه…
تعداد افراد حاضر (آنلاین) در سایت
ما 70 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم