
- جمعه, 07 ارديبهشت 1397
- Slideshow
دعوت به حاکمیت خدا (پرچم)، سومین قانون شناخت حجت خدا
دعوت به حاکمیت خدا:
همواره یکی دیگر از قوانینی که ولی خدا با خود می آورد راه و روش پیامبران و فرستادگان سابق است و آن دعوت مردم به خدا و حاکمیت خداست، لذا هیچ یک از پیامبران و فرستادگان را نمی بینیم که به خود دعوت کردند یا دنیا طلبی نمودند، و بلا نسبت آنها از این موارد، زیرا آنها برگزیدگان الهی هستند و خداوند متعال از این جهت آنها را برگزیده است که اخلاص را تقدیم نمودند و آخرت را بر دنیا ترجیح دادند، و به دنیا و زیور آلاتش پشت کردند، لذا مستحق گزینش و انتخاب شدند.
الفضل، عن محمد بن علي، عن محمد بن سنان، عن حي بن مروان، عن علي بن مهزيار (قال): قال أبو جعفر عليه السلام (كأني بالقائم يوم عاشوراء يوم السبت قائما بين الركن والمقام، بين يديه جبرئيل ينادي: البيعة لله، فيملؤها عدلا كما ملئت ظلماً وجوراً).
امام جواد (ع) فرمود: (گويى می نگرم كه قائم عليه السلام، ميان ركن و مقام ابراهيم در مسجد الحرام ايستاده است و در آغاز قيام، جبرئیل فرشته امين وحى، در برابر او قرار گرفته و ندا می دهد كه اَلبَيْعةُ للّه. پس خداوند به وسيله ی او زمين را پر از عدل و داد می سازد).
عن أبي بصير، قال: قال أبو عبدالله (ع): (لما التقى أمير المؤمنين (ع) و أهل البصرة نشر الراية، راية رسول الله (ص) فزلزلت أقدامهم… الى أن قال: فقال للحسن: يا بني إن للقوم مدة يبلغونها، و إن هذه راية لا ينشرها بعدي إلا القائم صلوات الله عليه).
از ابی بصیر گوید: اما صادق (ع) فرمود: (هنگامی که امیر مؤمنان (ع) با اهل بصره رو در رو شد پرچم را بر افراشت، پرچمِ رسول الله (ص)، پس قدم آنها را در هم شکشت…. تا جائی که گفت: پس به امام حسن (ع) فرمود: ای فرزندم برای قوم دوره ای است که می گذرانند، و اینکه این پرچم بعد از من کسی آن را بر نمی افرازد مگر قائم درود خدا بر او باد).غيبة النعماني: ۳۱۹.
و تصور نشود که پرچم بیعت با خدا تنها یک قطعه پارچه است که به اهتزار در آورده می شود، بلکه آن راه و روش است که پیامبران و فرستادگان الهی از ابتدا تا روز قیامت پیش گرفته و خواهند گرفت و به حاکمیت خدا دعوت می کنند.
و در این زمان تمامی مردم و حتی شیعیان که سالیان سال از حاکمیت خدا دفاع می کردند و مبدأ باطل شورا و انتخابات را رد می کردند، به حاکمیت مردم [انتخابات و دموکراسی آمریکائی] پناه برده و حاکمیت خدا را رد کردند، اما از این بین تنها یمانی آل محمد، امام احمد الحسن (ع) مردم را دعوت به حاکمیت خدا می کند. آیا این انفراد و یگانگی کافی نیست؟ کافی نیست که از بین این همه جمعیت بر روی کره ی زمین تنها یک نفر شما را به راه و روش پیامبران و فرستادگان درود خدا بر آنها باد دعوت می کند؟
امام احمد الحسن (ع) تنها شخصی هستند که مردم را دعوت به حاکمیت خدا یا البیعة لله می کنند، و در این باره کتابی در توضیح راه و منش آدم و در مقابل ایشان (ع) ابلیس؛ و راه و منش موسی (ع) و در مقابل ایشان (ع) فرعون (لع)، و ابراهیم و در مقابل ایشان (ع) نمرود (لع)، و رواه و روش امام حسین (ع) و در برابر ایشان (ع) یزید لعنه الله، را نوشتند.
حاکمیت الله، نه حاکمیت مردم
علی رغم اینکه رسول الله (ص) از شورا و انتخابات که مبدأ باطل خواهان است، به ما هشدار دادند، اما متأسفانه مردم توسط علمای بی عمل فریب خورده و راه و روش طغیانگران دیروز را در پیش گرفتند.
عن حذيفة بن اليمان وجابر بن عبد الله الأنصاري عن رسول الله (ص) انه قال: (الويل الويل لأمتي من الشورتين، الشورى الكبرى و الصغرى، فسئل عنهما. فقال (ص): أما الكبرى فتنعقد في بلدتي بعد وفاتي لغصب خلافة أخي وغصب حق ابنتي، وأما الشورى الصغرى فتنعقد في الغيبة الكبرى في الزوراء لتغيير سنتي و تبديل أحكامي).
رسول الله (ص) فرمود: (وای وای بر امتم از شورای بزرگ و شورای كوچک. از ایشان درباره آن سؤال شد. فرمود: اما شورای بزرگ در شهر خودم بعد از وفاتم برای غصب خلافت برادرم و غصب حق دخترم منعقد می شود. و اما شورای كوچک در غیبت كبری در زوراء (بغداد) برای تغییر سنتم و تبدیل و عوض كردن احكامم منعقد می گردد).مائتان و خمسون علامة ص ۱۳۰- مناقب العترة، كتاب مائتان و خمسون علامة للطباطبائي ۱۳۰
بلکه مصیبتی که در آن هستیم بزرگتر از آن است که تصور شود، زیرا بعضی از علمای بی عمل انتخابات را بر نماز و روزه مقدم تر و واجب تر دانسته، و برخی دیگر رأی و شرکت زن در انتخابات را مانند خروج زینب (س) تشبیه می کند.
و با این حال امام احمد الحسن (ع) طبق دلایل سابق و عرایض فوق، با این سه قانون که مختص اولیای خداست یگانه می شوند و هیچ شریکی در این سه قانون ندارند. نه کسی به جز ایشان با وصیت احتجاج نمود، و نه کسی علم و حکمت و قدرت پاسخگوئی به ایشان دارد، و نه کسی به حاکمیت خدا دعوت می کند.
بنابراین اگر به این شاخصه هایی که هر پیامبر و وصی با آن آمد ایمان نیاورید، با چه چیز دیگری ایمان خواهید آورد؟
آیا جای شکی در حقانیت ایشان باقی ماند؟ آیا کسی را می شناسید که با وصیت احتجاج نمود؟ آیا کسی مانند ایشان (ع) علم و حکمت و قدرت پاسخگوئی دارد؟ آیا کسی را می شناسید که به راه و روش اولیای خدا که همان بیعت با خداست دعوت کند؟
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (امـام حـسیـن (ع) اسـم یـا صفـتـی نـیـست، کـه بـیـش از هـزار سال پـیـش بـه قـتل رسید، تـا اولیـائـش و شیـعـیـانـش بـر واقعه ای کـه بـرای او پـیـش آمد گریـه كـنـند یـا سیـنـه بـزنـنـد. هـیـهـات، زیـرا امـام حـسیـن (ع) بـرای بـیـان حـاکـمـیت خـداونـد خـروج کـرد؛ و هـمـانـا اعـتـراف بـه آن، خواسـته ی خـداونـد اسـت؛ و نـقـض آن، عـدم رضـای اوست).خطبه ی موحد.
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (امام حسین (ع) چه چـیزی را در کربلا تـقدیم کرد؟ وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به پدر و برادر و خود و پسرانـش (ع) را تـقدیم کرد. علم و معرفت خود را عرضه کرد و پرچم البیعة لله (حاکمیت خدا) که تـنها ایـشان حامل آن پرچم در برابر پرچم حاکمیت مردم بود، را تـقدیم نمود. پرچم حاکمیت مردم، همان خط مخالف و دشمن، که با جدش و پدرش و برادرش علیهم السلام قبل از او، با هـمدیـگر رو در رو شدند).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (امام حسین (ع) در کربلا چه چـیزی را تـقدیم کرد؟ رؤیاها (صادقـه) و مکاشفات اهل بـیت و اصحابش را تـقدیم نمود. رؤیای وهب نصرانی هنگامی که حضرت عـیسی (ع) را در خواب دید که او را به پـیروی و یاری امام حسین (ع) تشویـق می کرد را تـقدیم نمود. مکاشفه ی حُر ریاحی، آن هنگام که از کوفه خارج می گشت و ندایی شنـید که او را به بـهشت بشارت می دهد، را تـقدیم نمودند).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (غیـر ممکن است امام حسین علیه السلام را از قیام و هدف مـبارکـش جدا کـنـیم و آن برپا کردن حاکمیت خدا بر روی زمین است).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (وقـتی که امروزه فـقـهای گمراه، فـتوای واجب بودن شورا و انـتخابات را به عنوان راه شرعی برای حکومت ها صادر کردند، و هنگامی که فـتوای شرعی بودن حکومتها و کاندیدای شورا و انـتخابات را دادند بـطور حتم آنها تا بی نهایت یزیدی هستـند. و اگر غـفلت از توصیف آنها به عنوان یزیدی جرم است، لذا توصیف آنها بعنوان حسینی نیز بزرگـترین جریـمه در حق امام حسین علیه السلام و در حق قیام مبارکـش و هدف ایشان و آن نـقض حاکمیت مردم و اثبات حاکمیت خدا بر زمین می باشد. چون این طبقه بـندی ظلم و ستـمی است که مخالفِ ساده ترین معیارهای قابل درک انسان است، و قـتل امام حسین (ع) را که یزید (لعنت خدا بر او باد) در آن شکست خورد را مورد هدف قرار می دهد. بلکه امام حسین (ع) در اولین رویارویـی که در آن شهـید شد توانـست موارد زیادی را برای حاکمیت خدا به ثمـر برساند. و خون امام حسین علیه السلام توانـست اُمت اسلام حقیقی، اُمت حسینی، اُمت محمدی که به حاکمیت خدا ایمان دارد، و به حاکمیت مردم کـفر می ورزد را پایدار و ماندگار سازد. و در طول تاریخ آنها را بـه رافـضه نامیدند، زیرا که در طول بـیش از هزار سال حاکمیت مردم را رد کرده اند. و این اُمت مبارک، بسیاری از درد و رنج ها را در راه حاکمیت خدا از طاغوتـیان و ستمگران تحمل کردند، ولیکن متأسفانه امروزه ابلـیس توانـست بواسطه ی فـقـهای گمراه، نـسلهای امروزی را بر خلاف نـسلهای پـیـشین که به حاکمیت خدا اقرار می کردند، را به انحراف بکشاند).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (مصیـبـتی که امروزه گرفـتـار آن هستیم این است که، بر افراشتگان پرچم قاتلان امام حسین (ع) قـضیه ی او را بدست گرفـتـه اند و امروزه قاتلان امام حسین (ع) سـخـنگویان قـضیه ایشان (ع) گشتند و پرچمی را بر افراشتـند که بـیش از هزار سال پـیش، با امام حسین علیه السلام مبارزه کرد. امام حسین علیه السلام کشته شد در حالی که با آن پرچم مبارزه می کرد و باطل بودن و بـنـیانگذاران آن را آشکار نمود. بلکه آن همان پرچمی است که امام علی علیه السلام با آن جـنگـید. پرچمی که امام علی (ع) را دور ساخـتـه و نزدیک به بـیـست و پـنج سال در خانه اش او را خانه نـشین کرد. و آن پرچم همان پرچمی است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و همه ی پـیامبران و اوصیاء قبل از او با آن روبرو شده و جنگ کردند، و آن پرچم حاکمیت مردم است. پرچم خودبـیـنی و خودخواهی یا سقـیـفه یا انـتخابات یا آنچه که مردم بخواهند. همان پرچـمی است که دائـماً در مقابلِ آنچه که خدا و پرچم او سبحانه و تعالی بخواهد، یـعنی پرچم حاکـمیت خدا یا بـیـعت از آن خداست و یا پرچمی که پـیامبران و اوصیاء آن را حمل کرده و تا روز قیامت برافراشته خواهد ماند، ایستادگی می کـند).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
ادامه مطلب...عبد امین و دانا، امام احمد الحسن (ع) فرمود: (مصیـبـتی که امروزه ما گرفـتار آن هستـیـم، تـغـیـیـر مسیر قیام حسینی از طرف دشـمـنان که تکرار جنگ حسیـنی در کربلا و در کـنار حدود الهی را حتـمی ساخـته، تا خون های حسیـنیِ طاهر و پاک ریخـته شود و علـتی برای احیای دوباره هدف قیام حسینی گردد و آن حاکمیت خدا است؛ تا نـقشه ی ابلـیس ملعون و سربازان او از فـقـهای گمراه – خدا رسوایشان سازد- شکست بخورد و آن اتـفاقات ماه محرم حرام تـقـدیر خدا بود… و این حقـیقـت بـصورت آشکار ظاهر شده؛ علی رغم تمام حمله های گمراه کـنـنـده و مخـفی نگهداشتن حقـیقـت از طرف فـقـهای گمراهی و پـیروان آنها، روز به روز این حقیقت آشکارتر می شود تا همه ی مردم آن را بـبـیـنـند. سپاس خداوندی را که ابلـیس و سربازان او از فـقـهای گمراهی را توسط انـسانهای پاکدامنی که به دین خود و دین گذشتگانشان از شیعیان محمد و آل محمد علیهم السلام با وجود دشواری و مشقتِ حَملِ پـیام الهی و اندکی یار و یاور، و زیادی دشمنان و هـجوم بر آنها مانـند کسی که یک زغـال گُداخته بدست گرفـتـه چـنگ زده و افعال آنها را نـقش بر آب کردند).خطبه ی ۵ محرم ۱۴۳۲.
- دوشنبه, 09 مرداد 1396
- پاسخ به شبهات شیعیان
دلیل شما بر بطلان دموکراسی و انتخابات مردمی چیست؟
دلیل شما بر بطلان دموکراسی و انتخابات مردمی چیست؟
سؤال : سید احمدالحسن و پیروانش انتخابات را قبول ندارند چرا که اعتقاد دارند انتخابات حاکمیت مردم است و میگویند حکمی جز حکم خداوند وجود ندارد. چگونه حکومت مختص خداوند میشود و دلیل شما بر بطلان انتخابات چیست؟
پاسخ:
حضرت رسول اکرم (ص) میفرماید: (وای بر امتم از شورای کبری و شورای صغری، وقتی از ایشان پرسیدند که این دو چه هستند فرمود: و اما شورای کبری در دیار من و بعد از وفاتم برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم صورت میگیرد. و شورای صغری در زمان غیبت کبری و در زوراء و برای تغییر سنت من و تبدیل احکام من صورت خواهد گرفت).[1]
میگوییم: اگر شما در زمانی که شورای کبری صورت گرفت، بودید آیا به خود این حق را میدادید که خلافت را از علی (ع) غصب کنید؟ مسلماً جواب شما خیر است. پس چگونه است که امروز شورای صغری را برای غصب خلافت امام مهدی (ع) برپا میدارید و شما ایمان دارید که ایشان (ع) خلیفه خداوند بر روی زمین و حجت خداوند بر شماست.
و اما این قسمت از سؤال (انتخابات را حاکمیت مردم میدانید) بله هر چیزی که مخالف قرآن و سنت باشد از جانب مردم است. قرآن و سنت پیامبر (ص) مخالف انتخابات است چگونه آن را از جانب مردم ندانیم؟ و خداوند سبحان میفرماید:
و من لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الكافرون ـ الظالمون ـ الفاسقون (و هر کس مطابق چیزی که خدا نازل کرده حکم نکند همانا آنها خود کافران و ظالمان و فاسقان هستند). [2]
و این قسمت از سؤال که (چگونه حکم مختص خداوند است) در واقع حق انتخاب خلیفه برای خداوند است زیرا حاکمیت برای خداوند محسوب میشود و پیروی از امام زمان (ع) که از جانب خداوند منصوب میشود واجب است و هیچ کس حق ندارد که از او پیشی گیرد و نه از پیروی او باز ماند همان گونه که در دعا آمده (خدایا صلوات بفرست بر محمد و آل محمد (ص) همان کشتیهای جاری در امواج بلند و غرق کننده که هر کس بر آنها سوار شود امنیت مییابد و هر کس آنها را ترک کند غرق خواهد شد کسی که از آنها پیشی جوید گذشته و کسی که از رسیدن به آنها باز ماند نابود خواهد شد و کسی که ملازم یا پا به پای آنها حرکت کند همیشه به مقصد رسیده است).
در خاتمه به شما خواهیم گفت چیزی را که خداوند سبحان در کتابش میفرماید:
يا أهل الكتاب قد جاءكم رسولنا يبين لكم كثيرا مما كنتم تخفون من الكتاب ويعفو عن كثير قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين. يهدي به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ويخرجهم من الظلمات الى النور بأذنه ويهديهم الى صراط مستقيم.
(ای اهل کتاب رسول آمد تا حقایق و احکام بسیاری از آنچه از کتاب آسمانی (تورات و انجیل) را پنهان میدارید و برای شما بیان کند و از سر بسیاری از خطاهای شما در گذرد و همانا از جانب خدا برای هدایت شما نوری عظیم و رسولی بزرگ و کتابی به حقانیت آشکار آمد. خدا بدان کتاب هر کس را که از پی رضا و خشنودی او راه سلامت پوید هدایت کند و او را از تاریکی جهل و گناه بیرون آورد و به عالم نور داخل گرداند و به راه راست هدایت کند).[3]
يا أهل الكتاب قد جاءكم رسولنا يبين لكم على فترة من الرسل أن تقولوا ما جاءنا من بشير ولا نذير فقد جاءكم بشير ونذير والله على كل شيء قدير. وإذ قال موسى لقومه يا قوم إذكروا نعمة الله عليكم إذ جعل فيكم أنبياء وجعلكم ملوكا وآتاكم ما لم يؤت أحدا من العالمين. يا قوم ادخلوا الأرض المقدسة التي كتب الله لكم ولا ترتدوا على أدباركم فتنقلبوا خاسرين. قالوا يا موسى إن فيها قوما جبارين وإنا لن ندخلها حتى يخرجوا منها فإن يخرجوا منها فإنا داخلون قال رجلان من الذين يخافون أنعم الله عليهما أدخلوا عليهم الباب فإذا دخلتموه فإنكم غالبون وعلى الله فتوكلوا إن كنتم مؤمنين. قالوا يا موسى إنا لن ندخلها أبدا ما داموا فيها فأذهب أنت وربك فقاتلا إنا ها هنا قاعدون قال ربي أني لا أملك إلا نفسي وأخي فافرق بيننا وبين القوم الفاسقين. قال فآنها محرمة عليهم أربعين سنة يتيهون في الأرض فلا تأس على القوم الفاسقين.
(ای اهل کتاب رسول ما آمد تا برای شما حقایق دین را بیان کند در روزگاری که پیغمبر نبود تا نگویید به ما رسولی که بشارت و بیم به ثواب و عقاب دهد نیامد (که ما هدایت یابیم) پس آن رسول بشارت و بیم آور به سوی شما آمد و خدا بر هر چیز (از فرستادگان و رُسل) و غیره تواناست یاد کن آن هنگام که موسی به قوم خودش گفت ای قوم نعمت خدا را به خاطر آورید آنگاه که در میان شما پیغمبران فرستاد و شما را پادشاهی داد و به شما آنچه را که به هیچ یک از اهل عالم نداد و عطا نکرد ای قوم به سرزمین مقدسی که خدا سرنوشت شما مقرر گردانید داخل شوید و پشت به حکم خدا نکنید که زیانکار شوید. قوم موسی گفتند در آن سرزمین مقدس گروهی مقتدر و قاهر و ستمکار هستند و هرگز تا آنها از آنجا بیرون نشوند ما داخل نخواهیم شد هرگاه آنان بیرون شدند ما داخل میشویم دو نفر مرد خدا ترس (یوشع و کالب) که مورد لطف خدا بودند. گفتند شما بر آنها از این در که خدا فرمود: در آیید چون در آمدید. آنگاه محققاً بر آنها غالب خواهید شد و نترسید و بر خدا توکل کنید اگر به او گرویدهاید. باز قوم گفتند ای موسی هرگز ما در آنجا مادامیکه آنها باشند ابداً در نیاییم پس تو برو به اتفاق پروردگارت با آنها قتال کنید ما اینجا خواهیم نشست موسی گفت؛ خدایا من جز بر خود و برادر خود مالک و فرمانروا نیستم تو میان ما و این قوم فاسق (که فرمان نمیبردند) جدایی انداز خدا گفت: چون مخالفت امر کردند شهر را بر آنان حرام کرده تا چهل سال بایستی در بیابان سرگردان باشند پس بر این گروه فاسق متاسف مباش).[4]
و حمد و سپاس خدایی را که جز او خدایی نیست خداوند یکتا. و ما تسلیم امر او هستیم جز خداوند بزرگ خدایی نیست کسی جز او را عبادت نخواهیم کرد و در دین او خالص و مخلص هستیم حتی اگر کافران نخواهند خدایی جز خدای بزرگ نیست خدای ما و خدای پدران و گذشتگان ما خدایی جز خدای بزرگ نیست واحد و تنها و یکتا خدایی که وعدهاش را محقق کرد و بندهاش را یاری بخشید و یارانش را عزت بخشید و تمامی احزاب را به تنهایی نابود کرد و حمد و سپاس ملک هستی از برای اوست میمیراند و زنده میکند و میمیراند و خود زندهای است که نمیمیرد خیر هستی همه در دست اوست و به همه چیز قادر و تواناست.
ابی جعفر (ع) فرمود: (همانا حدیث شما مشمئز کننده قلب مردان است و هر کس به حقانیت آن اقرار کرد بیشتر به او بدهید و هر کس منکر آن شد رهایش کنید مسلماً باید فتنه و امتحانی باشد که به واسطه آن هر پوشش و نقابی ساقط شود تا کسانی که در این امر خود را خبره و آگاه میدانند شکست بخورند تا این که جز ما و شیعه ما کسی باقی نماند.).[5]
پی نوشت ها :
[1] کتاب 250 علامت.
[2] المائده: 47-45-44.
[3] المائده 15-14.
[4] المائده: 25-18.
[5] اصول کافی ج 1-ص 481.
ادامه مطلب...- آخرین اخبار دعوت
- آخرین مطالب
-
آیا آیۀ 4 سورۀ محمد به کشتار تحریک میکند؟
مسیحی: قرآن به کشتار دعوت میکند. این آیه از قرآن را بخوانید:(چون با کافران روبهرو… -
آیا خدای مسیحیان، فقط خدای محبت است؟
مسیحی: در اسلام خشونت و کشتار و خونریزی وجود دارد؛ اما مسیحیت اینچنین نیست. در… -
ترجمه جدید کتاب بیان حقیقت و راستی با اعداد
موسسه وارثین ملکوت ترجمه جدید کتاب بیان حقیقت و راستی با اعداد را منتشر میکند:… -
انتشار کتاب کارزار عبادت هبل یا الله
موسسه وارثین ملکوت کتاب کارزار عبادت هبل یا الله را منتشر میکند: نام کتاب :…
-
اطلاعات مهم؛ سبک بشارت های کتاب مقدس
سبک بشارتهای کتاب مقدسبسیاری از آیات کتاب مقدس جنبه ظاهری… -
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام قابلتوجه آن… -
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد احمدالحسن… -
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است… -
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در اسلام
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است…
تعداد افراد حاضر (آنلاین) در سایت
ما 108 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم