منجی از بصره قسمت هفتم:
علاءالسالم در کتاب خود، سخنی را از احمدالحسن آورده است که برگردان آن را در اینجا خواهیم آورد:
(مسئله يمانی، مسئله جديدی نيست بلکه محمد (ص) در نزد اهل کتاب به يمانی بودن معروف بوده و بشارت دادهشده است، به همين خاطر يهوديان از سرزمينها و ميعادگاههای مهمی که نزدشان بود برخاسته و آنها را ترک کردند و بسياری از آنان در سرزمين يمن (که بر اساس قدمت تاريخی نه حالی يمن ناميده شدند) مسکن گزيدند و مدينه نيز از يمن میباشد و يهوديان تا به امروز نيز در آنجا مسکن گزيدهاند زيرا آنان به يمانی بشارت دادهشدهاند و منتظر او هستند يعنی بشارت محمد (ص) و يمانی از ذريه ايشان دقيقاً همانند بشارت احمد که در آن بسياری از مصاديق در زمانهای مختلف قابل تطبيق است.
يمانی اول محمد (ص) در يمن يعنی مکه مبعوث شدند و يمانی دوم از ذريۀ يمانی اول در مشرق در مسير بازگشت ابراهيمی به خاستگاه اصلیاش يعنی عراق مبعوث میشود. به همين خاطر بسياری از قبور ائمه در عراق میباشد درحالیکه آنها در عراق متولد نشدهاند، و اين مشيت و تقدير الهی است، که بازگشت دين ابراهيمی را بهواسطه يمانی موعود در اديان سهگانه بهسوی عراق، تحقق بخشند. پس يهوديان و مسيحيان به يمانی بشارت دادهشدهاند زيرا آنها به عهد قديم تورات خود اقرار میکنند، و مسلمانان سنی و شيعه به يمانی بشارت دادهشدهاند. پس يمانی آن شخصی است که فقط روايت امام باقر (ع) آن را ذکر نکرده است «بلکه همه کتابهای آسمانی آن را ذکر کردهاند»).([1])
با توجه به سخن احمدالحسن به یمانی بشارت دادهشده است؛ و ما این بشارت را در حبقوق میتوانیم مشاهده نماییم؛ بشارتی که توضیحات آن را پیشتر در این کتاب بیان نمودیم؛ در (حبقوق 3: 1 - 19) آمده است:
(۱ دعای حَبَّقُوق نبی بر شُجونُوت. ۲ ای خداوند چون خبر تو را شنیدم ترسان گردیدم. ای خداوند عمل خویش را در میانسالها زنده کن! در میانسالها آن را معروف ساز و در حین غضب رحمت را به یادآور. ۳ خدا از تیمن خواهد آمد و قدّوس از جبلِ فاران، سله. جلال او آسمانها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملو گردید. ۴ پرتُوِ او مثل نور بود و از دست وی شعاع ساطع گردید. و ستر قوّت او در آنجا بود. ۵ پیش روی وی وبا میرفت و آتش تب نزد پایهای او میبود. ۶ او بایستاد و زمین را پیمود. او نظر افکند و امّتها را پراکنده ساخت و کوههای ازلی جَستند و تلّهای ابدی خم شدند. طریقهای او جاودانی است. ۷ خیمههای کوشان را در بلا دیدم. و چادرهای زمین مدْیان لرزان شد. ۸ ای خداوند آیا بر نهرها غضب تو افروخته شد یا خشم تو بر نهرها و غیظ تو بر دریا وارد آمد، که بر اسبان خود و ارابههای فتحمندی خویش سوارشدی؟ ۹ کمان تو تماماً برهنه شد، موافق قَسَمهایی که در کلام خود برای اسباط خوردهای، سله. زمین را به نهرها مُنشَقّ ساختی. ۱۰ کوهها تو را دیدند و لرزان گشتند و سیلابها جاری شد. لجّه آواز خود را داد و دستهای خویش را به بالا برافراشت. ۱۱ آفتاب و ماه در بُرجهای خود ایستادند. از نور تیرهایت و از پرتو نیزه برّاق تو برفتند. ۱۲ با غضب در جهان خرامیدی، و باخشم امّتها را پایمال نمودی. ۱۳ برای نجات قوم خویش و خلاصی مسیح خود بیرون آمدی. سر را از خاندان شریران زدی و اساس آن را تا به گردن عریان نمودی، سله. ۱۴ سر سرداران ایشان را به عصای خودشان مجروح ساختی، حینی که مثل گردباد آمدند تا مرا پراکنده سازند. خوشی ایشان در این بود که مسکینان را در خَفیه ببلعند. ۱۵ با اسبان خود بر دریا و بر انبوه آبهای بسیار خرامیدی. ۱۶ چون شنیدم احشایم بلرزید و از آواز آن لبهایم بجنبید، و پوسیدگی به استخوانهایم داخل شده، در جای خود لرزیدم، که در روز تنگی استراحت یابم هنگامیکه آنکه قوم را ذلیل خواهد ساخت، بر ایشان حمله آوَرَد. ۱۷ اگرچه انجیر شکوفه نیاوَرَد و میوه در موْها یافت نشود و حاصل زیتون ضایع گردد و مزرعهها آذوقه ندهد، و گلهها از آغل منقطع شود و رمهها در طویلهها نباشد، ۱۸ لیکن من در خداوند شادمان خواهم شد و در خدای نجات خویش وجد خواهمنمود. ۱۹ یهوه خداوند قوّت من است و پایهایم را مثل پایهای آهو میگرداند و مرا بر مکانهای بلندم خرامان خواهد ساخت. برای سالار مغنیان بر ذوات اوتار).
از طریق آیات متوجه خواهیم شد که این شخص که باخشم امتها را پایمال میکند و برای نجات خروج میکند و سر شریران را میزند، از یمن خواهد آمد، و یمانی است؛ حال نشان خواهیم داد این شخص (یمانی دوم) همان کسی است که از بصره خواهد آمد، بهدقت به آیات (اشعیا 63: 1 - 6) بنگرید:
(1 این کیست که از ادوم بالباس سرخ از بصره میآید؟ یعنی اینکه به لباس جلیل خود ملبّس است و در کثرت قوّت خویش میخرامد؟ من که به عدالت تکلّم میکنم و برای نجات، زورآور میباشم. ۲ چرا لباس تو سرخ است و جامۀ تو مثل کسی که چرخشت را پایمال کند؟ ۳ من چرخشت را تنها پایمال نمودم و احدی از قومها با من نبود و ایشان را به غضب خود پایمال کردم و به حدّت خشم خویش لگدکوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامی جامه خود را آلوده ساختم.۴ زیرا که یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه شدگانم رسیده بود. ۵ و نگریستم و اعانت کنندهای نبود و تعجّب نمودم زیرا دستگیری نبود. لهذا بازوی من مرا نجات داد و حدّت خشم من مرا دستگیری نمود. ۶ و قومها را به غضب خود پایمال نموده، ایشان را از حدّت خشم خویش مست ساختم. و خون ایشان را بر زمین ریختم).
اما چرا درجایی اشارهشده است که از یمن خواهد آمد و در جای دیگری اشارهشده است از بصره میآید؟! در جواب خواهیم گفت که اولاً معنای «آمدن» را پیشتر در قسمت «منجی از بصره قسمت ششم» روشن نمودیم، و این عبارت میتواند معادل «تولد یافتن در آن مکان» باشد، و ازاینجهت او یمنی است که جد او یعنی حضرت محمد در یمن متولدشده است، بنابراین او نیز منتسب به یمن است و یمانی است و از جهت تولد نیز، در بصره متولد میشود.
و او کسی نیست جز احمدالحسن، وصی سیزدهم حضرت محمد، یمانی موعود و کسی که در بصره متولدشده است.
[1]- علاء السالم به نقل از احمدالحسن، رسالهای در مورد یگانگی شخصیت مهدی اول و یمانی، ص 32.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان | https://goo.gl/PFPbpc |
پاسخ به شبهات مسیحیان | https://goo.gl/bQ4r3r |
تهیه شده توسط لجنه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت