مهدی، سیدی محمدی و از اهلبیت پیامبر(ص) است
پس از اینکه دانستیم مهدی(ع) با توصیفاتی الهی معرفی شده است و غفلت کردن از او، گمراهی است؛ برای شناخت او از نسب او مطلع میشویم. یعنی خواهیم دانست که او از کدام خاندان است تا اگر شخصی مدعی مهدویت شد، به راحتی او را تصدیق نکنیم؛ بلکه راههایی برای تشخیص او داشته باشیم. ممکن است بسیاری از آشفتگیها نسبت به امر مهدی(ع) در حیطۀ نسب و خاندان او باشد. در بسیاری از روایات وارد شده است که مهدی از اهلبیت(ع) است. برای بررسی این مسئله با ما همراه باشید.
مهدی، سیدی از خاندان محمد
در بسیاری از احادیث وارد شده است که مهدی از اهلبیت پیامبر(ص) است.
در ادامه توجه شما را به برخی از این روایات جلب خواهیم کرد:
علی(ع) از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نقل کرده است که فرمود: «اگر از دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد خداوند قطعاً مردی از اهلبیت مرا مبعوث میکند که آن را پر از عدل و داد کند؛ همان طور که از ستم پر شده است.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص233 و بستوی در ص237 و 238 گفته است: «دربارۀ این حدیث، ابوداوود و منذری سکوت کردهاند و ذهبی گفته است: سندش صحیح است؛ و سیوطی آن را در جامع صغیر آورده است و از آن با صفت حسن (نیکو) یاد کرده است، و عظیمآبادی گفته است: سند این حدیث حَسَن قوی (بسیار نیکو) است. احمد شاکر گفته است: سند این دو صحیح است. آلبانی گفته است: صحیح است؛ و نتیجه اینکه: سند این حدیث صحیح است.»]
از عبدالله بن مسعود نقل شده است که گفت: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «دنیا به پایان نمیرسد -یا تمام نمیشود- تا اینکه مردی از اهلبیت من پادشاه عرب شود؛ که اسم او همانند اسم من است.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص239 و در صفحۀ 255 گفته است: «احمد شاکر گفته است: سند این حدیث صحیح است. آلبانی در تعلیقی بر مشکاة گفته است: سندش نیکوست، و در صحیح جامع صغیر گفته است: سندش با توجه به حدیث دیگر صحیح است.»]
از عبدالله از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نقل شده است که فرمود: «مردی از اهلبیت من خواهد آمد که اسم او همانند اسم من است.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص253 و در صفحۀ 255 میگوید: «ترمذی گفته است: حسن و صحیح است. آلبانی: حسن است… نتیجه: سندش حسن (نیکو) است.»]
و از ابنمسعود روایت است: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «اگر از این دنیا فقط یک شب باقی مانده باشد قطعاً مردی از اهلبیت من پادشاهش خواهد شد که اسمش همانند اسم من است.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص256 و در صفحۀ 257 گفته است: «نتیجه: این حدیث، نیکوست.»]
از عبدالله از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نقل شده است که فرمود: «در آخرالزمان مردی از اهلبیت من بر این امت خواهد آمد که اسمش همانند اسم من است.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص258 و در صفحۀ 261 میگوید: «نتیجه: سند این حدیث نیکوست.»]
از علی(ع) روایت شده است که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «مهدی از ما اهلبیت است که خداوند کارش را در یک شب اصلاح میفرماید.» [المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، ص147] و در صفحۀ 156 و 157 میگوید: «سیوطی به نیکو بودنش اشاره میکند و احمد شاکر میگوید: سندش صحیح است. آلبانی میگوید: صحیح است. نتیجه: سند این حدیث نیکوست.»]
از بشیر بن نهیک نقل شده است که گفت: از ابوهریره شنیدم که میگفت: حبیب من ابوالقاسم (صلی الله علیه وسلم) برایم حدیث فرمود: «آن ساعت برپا نمیشود تا اینکه مردی از اهلبیت من بر آنان قیام کند. پس آنان را درهم خواهد کوبید تا به حق بازگردند.» گفت: به ایشان عرض کردم چقدر طول میکشد. فرمود: «پنج و دو» گفت: به ایشان عرض کردم پنج و دو چیست؟ فرمود: «نمیدانم.» [مسند ابویعلی موصلی، احمد بن علی بن مثنی تمیمی، ت، حسین سلیم اسد، دار المأمون للتراث، دمشق، چاپ اول، 1408/ 1988، ج12، ص19]
آلبانی در کتاب «صحیح الجامع الصغیر و زیاداته» چنین روایت کرده است: «۶۷۳۴- مهدی از خاندان من از فرزندان فاطمه است.» [صحیح الجامع الصغیر و زیاداته، محمد ناصرالدین آلبانی، مکتب الاسلامی، بیروت، چاپ سوم، 1408/ 1988، ج2، ص140، و گفته «صحیح» است.]
در همۀ احادیث مطرحشده، مهدی به خاندان حضرت محمد(ص) نسبت داده شده است و این ویژگی با برقراری عدالت و بازگرداندن حق همراه شده است. آیا این ویژگیها جز این معنا را می رساند که مهدی(ع) رسالت و شأنیتی الهی دارد و از بدیها بری است؟
مهدی از اهل بیت (ع) و یکی از مصادیق آیۀ تطهیر است
اینکه مهدی از اهلبیت (ع) باشد؛ یعنی هرچه در حق آنان ذکر شده است ایشان را نیز شامل خواهد شد؛ از جمله، آن چیزی است که در خصوص این سخن حق تعالی وارد شده است: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (همانا خدا مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر ] بزدايد و شما را پاک و پاكيزه گرداند.) (احزاب: 33)
بدیهی است وقتی احادیث صحیح بیان میدارند مهدی از اهلبیت(ع) است، آیۀ تطهیر نیز بر او صدق میکند. یعنی خداوند او را پاک نگه داشته و در زمرۀ طاهرین قرار دارد. چرا که «رجس» در آیه، هم شامل امور مادی و هم امور معنوی میشود و این برعهدۀ خداوند است؛ یعنی تطهیر و پاک کردن خداوند عز و جل برای اهلبیت(ع)، از جمله اینکه هر شک و تردیدی در دین را از آنان دور میکند و آنها را در قلۀ طهارت و پاکی معنوی قرار خواهد داد.
ابنمنظور میگوید: «الرجس: پلیدی، و گفتهشده: چیز پلید… آن را به حرام، کار زشت، عذاب، نفرین و کفر نیز تعبیر کردهاند… ابوجعفر گفته است: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ» (همانا خدا مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاک و پاكيزه گرداند). الرجس یعنی شک و تردید.» [لسانالعرب، ابنمنظور، نشر ادب حوزه، قم/ ایران، 1405ق، ج6، ص94 و 95]
و با این معانی محدودۀ سخن در دایرۀ پاکی معنوی است و بهمعنی رفع هر شک و تردیدی در دین خواهد بود. رازی این آیه را در جاهای مختلف کتابش تفسیر کرده است و در معنای آن چنین میگوید: «یعنی خداوند شما را از گناهان پاک و طاهر میگرداند؛ یعنی شما را خلعت کرامت و بزرگواری میپوشاند.» [تفسیر رازی، ج25، ص209]
همچنین گفته است:
«خداوند متعال نفوس پیامبران را از اخلاق نکوهیده پاک میفرماید و حتی معتقدیم: حق تعالی نفوس انسانهای متصل به ایشان [به پیامبر] را نیز پاک میفرماید؛ چنانکه میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (همانا خدا مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر ] بزدايد و شما را پاک و پاكيزه گرداند.)» [تفسیر رازی، ج18، ص119]
و میگوید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (همانا خدا مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاک و پاكيزه گرداند) (احزاب: 33)، در اینجا مراد از «رجس»، عمل زشت و قبیح است -چه کفر باشد و چه معصیت- و بندۀ خدا با «تطهیر»، از پلیدی کفر و معصیت به پاکی ایمان و طاعت منتقل میشود.» [تفسیر رازی، ج17، ص168]
بنابراین مهدی(ع) باید در نهایتِ دوری از شک و تردید در دین، و از جمله سرآمدان پاکی و طهارت معنوی باشد.
مهدی از اهلبیت(ع) و یکی از مصادیق حدیث ثقلین است
آنچه احادیث به اثبات رساندهاند از جمله مسائلی هستند که در حق اهلبیت پیامبر(ص) وارد شدهاند و در رأس آنها حدیث ثقلین یا خلیفتین است که در ادامه میآید: «۲۴۵۷- من در میان شما دو جانشین قرار میدهم: کتاب خدا که ریسمانی کشیده شده بین آسمان و زمین است، و خاندانم اهلبیتم، و این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در [کنار] حوض بر من وارد شوند.» [صحیح الجامع الصغیر و زیادته، ج1، ص482، و در خصوص آن گفته: «صحیح است.»]
«۲۴۵۸،۱۱۳۴- من برای شما چیزی به ارث میگذارم که تا هنگامی که به آن چنگ بزنید هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد. یکی از آن دو از دیگری بزرگتر است؛ کتاب خدا که ریسمانی کشیده شده بین آسمان و زمین است، و [دیگری] خاندانم اهلبیتم. این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در [کنار] حوض بر من وارد شوند. پس بنگرید بعد از من چگونه با این دو رفتار خواهید کرد.» [صحیح الجامع الصغیر و زیادته، ج1، ص482 و گفته: «صحیح است.»]
«۲۷۴۸،۱۲۷۲- ای مردم، برای شما چیزی باقی گذاشتم که اگر به آن چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و خاندانم اهلبیتم.» [صحیح الجامع الصغیر و زیادته، ج1، ص533 و گفته:«صحیح است.»]
«۷۸۷۷،۲۹۷۲- ای مردم، برای شما چیزی به ارث گذاشتم که مادام که به آن چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و خاندانم اهلبیتم.» [صحیح الجامع الصغیر و زیادته، ج2، ص1303 و گفته: «صحیح است.»]
به موجب این احادیث، مهدی(ع) ملازم و همراه قرآن کریم خواهد بود و با هیچیک از احکام، اخلاق یا معارف آن مخالفت نمیکند. مخالفت با قرآن -به هر صورتی که بوده باشد- به معنی محقق شدن جدایی [مهدی از قرآن] از آن جهت است، و این خلاف معنایی است که در احادیث وارد شده است. واضح است که جداییناپذیری مهدی -و بهطور کلی اهلبیت- از قرآن در نهایت هماهنگی و انسجام با طهارت و پاکی مادی و معنوی آنها است که در آیۀ تطهیر به این مطلب تصریح شده است.
در نتیجه این احادیث دلالت میکند بر اینکه تمسک جستن به مهدی(ع)، عصمت از گمراهی خواهد بود و -همان طور که پوشیده نیست- این نکته با جدایی ناپذیری از قرآن موافقت دارد. جدایی ناپذیری عترت از قرآن کریم تا وارد شدن هر دو بر حوض کوثر، به معنای شانه به شانه باقی ماندن عترت با قرآن تا روز قیامت است و اینکه هیچ برههای از زمان از وجود آن دو خالی نخواهد بود.
ابنحجر میگوید: «و در احادیثِ مبنی بر تمسک جستن به اهلبیت، اشارتی است به جدا نشدن هرکدام از آنان از دیگری، تا به اهلبیت -تا روز قیامت- تمسک جسته شود؛ همان گونه که کتاب عزیز به همین صورت است. از همین رو آنان امان اهل زمین هستند.» [الصواعق المحرقه، ص210]
و از احادیث پیامبر این سخن آن حضرت (صلی الله علیه وسلم) است: «مَثَل اهلبیت من، مثل کشتی نوح است که هرکس سوار آن شود نجات یابد و هرکه مخالفت کند غرق شود.» [مستدرک حاکم نیشابوری، اشراف، د. یوسف عبدالرحمن مرعشی، دار المعرفة، بیروت/لبنان، ج2، ص343، و دربارۀ آن گفته است: «این حدیث با شرط مسلم صحیح است؛ ولی آن دو آن را نیاوردهاند.» همچنین، ج3، ص151]
و شبیه آن گفتار علی(رض) است: «مَثَل ما در این امت همانند کشتی نوح و کتاب حطه در بنیاسرائیل است.» [المنصف، ابن ابیشیبه کوفی، ج7، ص503]
ابنحجر میگوید: «از طرق فراوانی احادیثی وارد شده که یکدیگر را تأیید میکند: «مثل اهلبیت من» و در روایتی «تنها مثل اهلبیت من» و در دیگری «بهراستی مثل اهلبیت من» و در روایتی «بدانید مثل اهلبیت من در میان شما، مانند کشتی نوح در قومش است که هرکس سوار شد نجات یافت و هرکس تخلف کرد غرق شد.» و در روایتی «هرکس سوار شد سالم ماند و هرکس ترک کرد غرق شد؛ و مثل اهلبیت من مانند درِ حطه در بنیاسرائیل است که هرکس از آن در وارد شد بخشوده شد.» [الصواعق المحرقه، احمد بن حجر الهیتمی المکی، مکتب الحقیقه، استانبول/ترکیه، 1424/ 2003، ص329]
سیوطی روایت کرده است: «۹۳۱۳- ستارگان، امانی برای اهل آسمان، و اهلبیت من امانی برای امتم هستند.» [الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، جلالالدین السیوطی، ت، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1401ق/ 1981م، ج2، ص680]
و در مستدرک حاکم نیشابوری آمده است: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «ستارگان، امانی برای اهل زمین از غرقشدن و اهلبیت من امانی برای امتم از اختلاف هستند. پس اگر گروهی از عرب با ایشان مخالفت کنند از حزب ابلیس شدهاند.» [المستدرک، ج3، ص 149، و گفته است: «سند این حدیث صحیح است؛ ولی آن دو، این حدیث را نیاوردهاند.»]
مناوی از قول سمهودی گفته است: «ممکن است منظور از اهلبیت ایشان، علمایشان باشند که به آنها اقتدا میشود؛ همانطور که به ستارگان آسمان اقتدا میشود که اگر آسمان از آنان خالی شود، نشانههای بزرگ وعده داده شده به اهل زمین خواهد رسید، و این، هنگام وفات مهدی است؛ زیرا فرودآمدن عیسی برای کشتن دجال -چنانکه در روایات آمده- در زمان اوست و احتمال دارد منظور، بهطور مطلق اهلبیت ایشان باشد و ظاهر هم همین است؛ زیرا وقتی او سبحان و متعال دنیا را بهخاطر مصطفی (صلی الله علیه وسلم) خلق فرمود، دوام آن را وابسته به دولت وی و سپس وابسته به دوام اهلبیتش قرار داد. روایت از سلمة بن اکوع است که نشاندهندۀ حسن (نیکو) بودن این روایت است. این روایت را طبرانی، مسدد و ابن ابی شیبه نیز با اسناد ضعیف از او نقل کردهاند؛ ولی تعدد طرق روایت این حدیث، چه بسا آن را در زمرۀ احادیث حَسَن قرار دهد.» [فیض القدیر شرح جامع الصغیر، محمد بن عبدالرئوف المناوی، تدوین و تصحیح، احمد عبدالسلام، دارالکتب العلمیه، بیروت/ لبنان، 1415/ 1994، ج6، ص386]
سخن پایانی
پوشیده نیست که این احادیث بر محتوای حدیث ثقلین تصریح میکند و در نتیجه تأکید میکند بر اینکه مهدی، یک شخصیت مبارک دینی است، همان گونه که در صحیح بخاری، ج6، ص27 و صحیح مسلم، ج2، ص16 در خصوص عظمت اهلبیت(ع) که مهدی(ع) نیز شخصیتی از آنها است آمده است: از کعب بن عجره گفته شد: ای رسول خدا، سلام بر شما را دانستیم. صلوات چطور؟ فرمود: بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم انک حمید مجید. اللهم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی آل ابراهیم انک حمید مجید» «خداوندا، صلوات بفرست بر محمد و آل محمد، همان گونه که بر آل ابراهیم صلوات فرستادی، که تو ستودۀ با شکوه هستی؛ و برکت ارزانی دار بر محمد و آل محمد، همان گونه که بر آل ابراهیم برکت ارزانی داشتی، که تو ستودۀ با شکوه هستی.»
پس مهدی کسی است که تمسکجوینده به خود را از گمراهی محافظت میکند؛ چراکه مهدی از اهل بیت رسول خدا(ص) و ملازم جدایی ناپذیر قرآن کریم است.
یا سجاد (ع)