کتاب پیک صفحه (مجموعه پیام‌های صفحه فیس‌بوک سید احمد الحسن)

انسان این‌چنین ویران می‌شود

بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.

علت پرداختن به این موضوع، این بود که امروز در حین دیدارم با یکی از انصار (خدا حفظش کند‌) خبری به دستم رسید که مفادش چنین بود: یکی از احزابی که (آن‌گونه که نامیده می‌شوند‌) نمایندۀ مرجعیت است شعاری انتخاباتی در عراق مطرح کرده که مضمونش ‌چنین است: «اول استانِ خودم.»

اخیراً در آزمایش‌های دانشمندی ژاپنی از دانشگاه کیوتو مشخص شد که ابزار هوشمندی شامپانزه می‌تواند در برخی جنبه‌ها (مثل حافظۀ کوتاه‌مدت‌) از ابزار هوشمندی انسان برتر باشد.

دیگر حیوانات حتی در انواع دیگر ایثارگری با ما شریک هستند؛ مانند ایثارگری در مبادلۀ غذا که خفاش‌های خون‌آشام در آن با ما شریک هستند یا ایثارگری خانواده و فرزندان و نزدیکان که ژن‌ها در بدن‌ها ایجاد کرده‌اند؛ نوعی از ایثارگری که حتی موش‌هایی که در لانه‌های خود زندگی می‌کنند نیز با ما در آن شریک هستند.

آنچه ما را به‌ عنوان بشر به‌ طور واقعی از دیگر حیوانات منتشر شده بر روی این زمین جدا می‌کند ایثارگری واقعیِ بی‌چشم‌داشت و آگاهانه است. ایثارگری واقعی بی‌چشم‌داشت تفسیر علمی منطقی و پذیرفته‌ شده را زیر سؤال برده است؛ چه این تفسیر از ناحیۀ علم زیست‌شناسی تکاملی بوده باشد و چه علم زیست‌شناسی اجتماعی. به همین دلیل ایثارگری واقعیِ بی‌چشم‌داشت تمام‌قد همچون کوه (از جهت علمی‌) در برابر رشد نظریۀ الحادی [ژن خودخواه] ایستاده است.

آنچه ما نوع بشر را متمایز می‌سازد، این نکته است که ما در حالاتی (برخلاف دیگر حیوانات‌) در برابر خودخواهیِ ژنتیکی فردی و بنای استواری که در بدن‌هایمان بنیان نهاده‌اند نافرمانی می‌کنیم. ژن‌ها در طول صدها میلیون سال اقدام به ساختن کالبدهای ما کرده‌اند؛ کالبدهایی که به‌صورتی خودخواه رفتار می‌کنند تا برای ژن‌ها سود و منفعت کسب کنند، منفعتی که با بقا و انتقال طی نسل‌ها خودنمایی می‌کند.

ژن‌ها می‌توانند در بدن‌ها سیستم‌هایی مانند غده‌ها و محصولاتی مانند آنزیم‌ها را تولید کنند که جسم را وادار به ایثار دروغین و غیرحقیقی نماید (ایثاری که سود و منفعت برای ژن‌ها را به‌دنبال داشته باشد، مثل ایثارگری خانواده برای فرزندان خودش‌) ولی ممکن نیست ژن‌ها کاری بر ضد مصحلت خودخواهانۀ فردی انجام دهند و ایثار حقیقی بی‌چشم‌داشت را در بدن‌ها بنیان نهند یا حتی به چنین ایثاری اجازه دهند به‌ عنوان یک فرهنگ در نسل‌ها استمرار داشته باشد؛ زیرا چنین ایثاری (در طبیعت)، به‌ معنای انقراض آن بدن‌ها و نیست و نابود‌ شدن آن مجموعۀ ژنتیکی و منتقل‌ نشدنشان در طول نسل‌ها است.

هویت ما (به‌ عنوان نوع بشر‌) که ما را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد، همان ایثارگری واقعی بی‌چشم‌داشت است که بدون توقع چیزی در آینده به انجام می‌رسد، نه به آن صورتی که خفاش‌های خون‌آشام (هنگامی که مجبور می‌شوند مقداری خون به همسایگان خود بدهند) توقع دارند و نه آن نوع ایثارگری که بر اساس غریزه‌ای است که ژن‌ها در ما به وجود آورده‌اند تا ما را (به‌ عنوان مثال‌) وادار به ایثارگری نسبت به فرزندان‌مان کند؛ زیرا آن‌ها وسیله‌ای برای انتقال ژن‌ها به نسل بعدی و باقی‌ماندن هستند.

ایثارگری واقعی بی‌چشم‌داشت، والاترین شاخصه‌ای است که یک موجود زنده می‌تواند در خود داشته باشد (نه فقط در زمین بلکه در سطح کل جهان جسمانی مادی‌) و جای تأسف دارد که بیشتر مردم از آن تهی شده‌اند؛ در حالی که خود نمی‌دانند با تهی‌ شدن از چنین ایثاری اجازه می‌دهند وضعیت میمون‌سان بر آن‌ها تسلط یابد و به این ترتیب به دیگر انواع میمون‌های نخستین (مثل شامپانزه، گوریل یا اورانگوتان‌) تبدیل شوند.

حق‌تعالی می‌فرماید: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کونُوا قِرَدَةً خاسِئینَ» (و كسانى از شما را كه در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيک شناختيد، پس به آنان نهیب زدیم که به‌صورت بوزینگانی خوار و رانده‌ شده درآیید).[1]

و می‌فرماید: «قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِک مَثُوبَةً عِنْدَ اللهِ مَنْ لَعَنَهُ اللهُ وَ غَضِبَ عَلَیهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِک شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبیل‏»
(بگو آیا شما را از کسانی که کیفرشان نزد خدا بدتر است خبر دهم؟ کسانی که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و برخی از آنان را به‌صورت بوزینه و خوک درآورده و [نیز آنان که] طاغوت را پرستیدند؛ اینان‌اند که جایگاه و منزلتشان بدتر و از راه راست گمراه‌ترند).[2]

و می‌فرماید: «فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ کونُوا قِرَدَةً خاسِئین» (و هنگامی که از آنچه نهی شدند سرکشی کردند، به آنان گفتیم به‌شکل بوزینگانی رانده‌ شده درآیید).[3]

این یعنی آن‌ها کلیدها را از دستان خود انداختند و روحی انسانی که خدا در پدرشان آدم(ع) جریان داد و آنان را برای به‌ دست‌ آوردن آن ترغیب فرموده بود از کف دادند و جز روح حیوانی در آن‌ها باقی نماند؛ بنابراین به همان اصول حیوانی و بهیمیّت و بدن‌هایی که در خدمت خودخواهی ژن‌ها هستند بازگشتند نه چیز دیگر.

به همین دلیل در برابر کسانی که شما را به «اول خودم یا برادرم یا عمویم یا پسر‌عمویم قبل از شخصی غریبه، یا اول شهرم یا استانم یا کشورم» فرامی‌خوانند، بنده شما را به شعار «اول انسانیتم» فرامی‌خوانم.

و انسانیت شما در گروِ متمایز‌ بودنتان از دیگر حیوانات است. آنچه شما را به‌ واقع از دیگر حیوانات متمایز می‌سازد، تنها مغز نیست؛ زیرا «مغز» محصولی تکاملی است که سایر حیوانات نیز (گرچه در سطحی پایین‌تر‌) دارا هستند. آنچه شما را متمایز می‌سازد، ایثار واقعی بی‌چشم‌داشتی است که می‌توانید به آن متصف گردید و با آن «بشر» محسوب شوید.

وقتی به شرافت و انسانیت خود می‌رسی که:
ـ عهده‌دار فقیر و یتیمی شوی که ارتباط فامیلی با تو ندارد؛ در حالی که خودت نیاز مالی داشته باشی.
ـ ببخشی بی آنکه توقع سودی در آینده داشته باشی.

شما را به بنیان‌ نهادن «انسان» در وجودتان دعوت می‌کنم. شما را به کشتن «من» فرا می‌خوانم و به شعار «همسایه‌ام قبل از من» و «شهر همسایه قبل از شهر خودم»؛ به همان صورتی که رسول خدا(ص) و ائمه (صلوات خدا بر آنان) و انبیا (صلوات خدا بر آنان) وصیت فرموده‌اند: اول همسایه، اول فقیر، اول یتیم، اول بیوه‌زنان؛ و شما را به ترک‌ گفتن آنچه چنین افرادی به آن دعوت می‌کنند فرامی‌خوانم؛ متأسفانه آن‌ها شما را دعوت می‌کنند به اقتدا به شیطانی که گویندۀ «اول خودم» و پیوست‌هایش (مثل اول شهر خودم و اول استان خودم) است.

این‌ها شما را دعوت می‌کنند به اینکه مصداق این سخن حق‌تعالی باشید: «فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ کونُوا قِرَدَةً خاسِئین» (و هنگامی که از آنچه نهی شدند سرکشی کردند به آنان گفتیم به‌ شکل بوزینگانی رانده‌ شده درآیید).

این‌ها با جهل خود و شعارهایشان انسان را به ویرانی می‌کشانند و وقتی انسان ویران شود، نمی‌تواند به‌‌ عنوان یک مولّد و عنصر سودرسان و فعال در زندگی اجتماعی سالم، ایفای نقش کند؛ بلکه بمبی ساعتی خواهد بود که منتظر وقت یا فرصت مناسب است تا سمومش را در دیگران منتشر نماید.

این همان واقعیتی است که امروزه مردم در آن زندگی می‌کنند و متأسفانه بسیاری از دزدها و کارمندان فاسد، قربانی این افراد و شعارها و رهبری نابکارشان هستند.

فرد عاقل باید بداند که حتی رفاه اجتماعی دنیوی را هم نمی‌توان از طریق این افراد به دست آورد؛ زیان آخرتی که با پیروی از آن‌ها حاصل می‌شود جای خود دارد.

  • تاریخ انتشار پیام در صفحه فیس‌بوک سید احمد الحسن(ع): 3 مارس 2013

پی‌نوشت‌ها:
[1]. بقره: 65.
[2]. مائده: 60.
[3]. اعراف: 166.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا