انتشار روز مقابله با ترس از همجنسگرایی در رسانههای اجتماعی و بررسی آن از نظر علمی
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.
«در رسانههای ارتباطاتجمعی، روز 17/5 بهعنوان روز حمایت از همجنسگرایی یا آنگونه که آنها مینامند «روز مقابله با ترس از همجنسگرایی» منتشر شده است و پوشیده نیست که بسیاری از دولتهای جهان، قانون ازدواج همجنسگرایان را تصویب کردهاند یا در حال تصویبش هستند.
ما پیشتر به این مطلب اعتراض کردیم و معتقدیم نه فقط از دیدگاه دینی، بلکه حتی از دیدگاه اجتماعی و بیولوژیکی نیز کاری زشت و ویرانکننده است. شخصاً این مسئله را از نظر علمی مورد بحث و بررسی قرار دادم و بهروشنی بیان کردم توجیهاتی که برای انحراف جنسی مطرح میکنند باطل است.
آنچه پیشتر نوشتم:
مشخص شدن جنسیت در مراحل بعدی تکامل بر روی زمین حاصل شده است؛ زیرا زندگی با تولید مثل جنسی آغاز نشد بلکه در ابتدا با تکثیر غیرجنسی آغاز شد و سپس تکثیر جنسی پدید آمد. در این خصوص نکاتی شایان توجه است، از جمله: دو جنسیتی بودن حیوان، یعنی حیوان هم دارای اعضای تناسلی نر و هم اعضای تناسلی ماده باشد.
از جمله: رفتار بعضی از ماهیها، ماهیهایی که در یکی از مراحل زندگی خود موجود نری با اعضای تناسلی کامل هستند و اقدام به تلقیح میکنند و سپس در مرحلهای دیگر به مادهای با اعضای تناسلی کامل تبدیل میشوند و تخمگذاری میکنند.
از جمله: وضعیتی که در آن به سر میبریم، یعنی مذکر و مؤنث جدا از هم با جنسیتی معیّن در طول زندگیشان. در این حالت، جنین توانایی این را دارد که مذکر یا مؤنث شود و آنچه رشد یکی از اعضای تناسلی معین (و نه دیگری) را مشخص میکند کروموزومهای جنسی است و این یعنی در داخل هر بدنی یک مذکر و یک مؤنث یا بهتر است بگوییم قابلیت مذکر یا مؤنث بودن وجود دارد و آنچه حاصل شده تنها عبارت است از اینکه یکی از آنها هنگام اجرای نقشۀ ژنتیکیِ مخصوص به آن بدن، بر دیگری تسلط پیدا کرده و در نتیجه فرد مذکر یا مؤنث شده است.
این نکته در بعضی از حالات بیماری یا اختلال در کروموزومها واضح است، مثل وضعیتی که در سندرم عدم حساسیت آندروژنی وجود دارد؛ بهطوری که گاهی اوقات مؤنث دارای اعضای مذکر پنهان در بدن میشود. این نکته را در کتاب «توهم بیخدایی» بیان کردهام.
متن زیر، این مسئله را برای شما روشن خواهد ساخت:
«یک [نوع] جهش ژنتیکی وجود دارد که بر گیرندههای آندروژنی یا سندرم هورمون مردانۀ جنین (XY46) تأثیر میگذارد. این جهش، تأثیر ژن جنسی مردانه را بیشتر میکند به این ترتیب دستگاه تناسلی زنانه تشکیل میشود؛ ولی بر حسب نوع جهش و میزان تأثیرگذاری آن در گیرندههای آندروژنی حالت شخص دچار شده به این سندرم مشخص خواهد شد. این شخص ممکن است اندامهای مردانه و زنانۀ ناقصی داشته باشد و ممکن است تنها به یکی از آنها اکتفا کند؛ ولی بهطور معمول ظاهری زنانه خواهد داشت.
اگر جنینِ حامل ژنهای مذکر یا XY46، به سندرم عدم حساسیت کامل آندروژن مبتلا باشد، از نظر ظاهری بهطور کامل مؤنث خواهد شد و حتی معمولاً در ابتدا و بدون معاینۀ دقیق نمیتوان وضعیت او را تشخیص داد. در چنین جنینی اعضای ظاهری زنانه وجود دارد؛ بنابراین یک مؤنث معمولی خواهد بود؛ اما بدون رحم و تخمدان؛ یعنی جنس مؤنث با دستگاه تناسلی زنانۀ ناقص شکل گرفته است. در چنین جنینی دستگاه تناسلی مردانۀ پنهان و پوشیدهای نیز در داخل شکم وجود دارد.»
یعنی طبق آنچه تقدیم شد میتوانیم درک کنیم که هر مذکری در درون خود، مؤنثی مُرده و هر مؤنثی در درون خود مذکری مرده را حمل میکند و آنچه افرادِ ناهنجار انجام میدهند بیدار کردن این باطن جسمانی خفته در مرحلۀ نمو ژن با تلقین نفْسانی است؛ با وجود اینکه این باطن خفته بهواقع و در عمل بر بدنی که در آن قرار دارد هیچ اثر حقیقی و عملی ندارد و به این ترتیب یک نر میتواند مجبور شود نقش ماده را ایفا کند یا اینکه ماده نقش نر را.
در حقیقت تنها انسان نیست که چنین رفتاری را انجام میدهد؛ بلکه حیوانات دیگر نیز به نسبت 10% (یا اندکی بیشتر یا کمتر) چنین کاری را انجام میدهند و علت همان است که در آنچه تقدیم شد بیان کردم.
به این ترتیب روشن میشود ناهنجاری جنسی (تنها به این دلیل که حیوانات دیگر نیز آن را انجام میدهند) مسئلهای طبیعی نیست؛ بلکه حالتی ناهنجار و خارج شدن از طبیعتِ چیره شده بر بدنِ موجودِ زنده محسوب میشود و وضع کردن قوانینی که بازدارنده از این انحراف باشد و فرد را محدود کند امری است طبیعی نه برعکس! اما متأسفانه این بهانه (که ناهنجاری جنسی، صفتی موجود و شایع در ویژگیهای حیوانی است) برای قانع کردن برخی سیاستمداران در بریتانیا و فرانسه (که بیشتر آنها اطلاعی از زیستشناسی تکاملی ندارند) به خدمت گرفته شد تا قوانین مربوط به ازدواج همجنسگراها رایج شود.
حقیقتِ علمی این است که ما و دیگر حیواناتی که بدنشان تنها به یک سیستم تناسلی اختصاص دارد در طول زندگی خود از نظر جنسی بهطور کامل تخصصی میشویم و تلاش برخی افراد برای انجام کارهای ناهنجار و منحرف این انحراف را به صورت امری طبیعی توجیه نمیکند؛ بلکه این انحراف وضعیت خروج از طبیعت جسمانی و فیزیولوژیکی محسوب میشود.
موجود زنده (بهخصوص موجود هوشمندی مثل انسان) میتواند از این انحراف به آسانی جلوگیری کند. به همین دلیل درست آن است که قوانینی وضع شود که از این انحراف جلوگیری و به دورشدن از این انحراف کمک کند نه (برعکس) آنگونه که (با تأسف بسیار) امروز شاهدش هستیم تا آنجا که اخباری که پشتِ سرهم میرسد حاکی از تصویب ازدواج همجنسگراها توسط حکومتهاست.
بنابراین علاج در دست شخصی است که خودش را متمایل به انحراف جنسی میبیند؛ اگر خواستهای شیطانی وجود دارد که به او میگوید درون او یک مؤنث مرده وجود دارد و او را به زنده کردن مؤنث مرده برمیانگیزاند، او به خوبی میداند که درونش نری آشکار با اعضای تناسلی کامل وجود دارد. در خصوص مؤنث نیز وضعیت به همین صورت است.
میتوانیم وضعیت را در قالب یک مثال روشنتر کنیم: مثلاً اگر بگوییم در هر مذکری 90% نر و 10% ماده وجود دارد، همچنین در هر مؤنثی، 90% ماده و 10% نر وجود دارد، طبیعی است که صفات و تمایلات مردانه بر مذکر چیره میشود (زیرا در ترکیب بدنی او مردانگی نسبت بیشتری را از آنِ خود کرده است) و همین وضعیت در خصوص مؤنث نیز وجود دارد و به ناچار باید صفات زنانه بر او چیره شود.
حال 10% را بر بدن مسلط کردن و بدن را از مذکر به مؤنث (یا برعکس) تبدیل کردن وضعیتی ناهنجار و منحرف محسوب میشود و فرض این است که انسان توانایی جلوگیری از انحراف و تسلط بر آن را داراست؛ زیرا این عمل عبارت است از خروج از طبیعت جسمانیِ مسلط بر بدن در اثر وسوسههای فریبنده که میتوان در رویارویی با حقیقتِ جنسیِ مسلط بر بدن آن را مجاب ساخت و از آن جلوگیری کرد.
آنچه باقی میماند این نکته است که امکان دارد حالاتی ناشی از بیماری وجود داشته باشد که بر بدن تأثیر بگذارد (مانند کم یا بسیار بودن ترشح برخی هورمونها یا مسائل دیگر) که چنین حالتهایی را میتوان با مراجعه به پزشک متخصص معالجه کرد.»
Warethin Malakoot:
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.
انا لله و انا الیه راجعون.
جوان انصاری «ولید عیسی مزرعه» از طالقان به رحمت خداوند رفت.
مولای من! برای او دعا و از خداوند طلب مغفرت فرمایید.
Ahmed Alhasan احمدالحسن:
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.
خداوند پاداشهای شما و پاداش پدر پاک و خانوادۀ گرامی او را بزرگ بدارد.
از خدا میخواهم برای مصیبتشان به آنها صبر عطا فرماید و بهرۀ او را بهشتهای جاودانی قرار دهد که برای پرهیزگاران مهیا فرموده است.