درخواست از مراجع برای دفاع از عقیده واجببودن تقلید
پیام صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع)
«ما: حجتِ خود را با دلیل شرعی و عقلی ثابت کردیم و این دلایل در کتابها منتشر شده است و آخرینِ این کتابها نیز کتاب «وصیت مقدس» است. آنها هیچ ردیهای ندارند جز روی آوردن بهدروغ و تلاشهای مذبوحانه و بیثمر که همان اشکال واردکردن به سند وصیت است؛ وصیتی که متواتر و دارای قراین صحت صدور است. بالاتر از همۀ اینها، همینکه طوسی رجال وصیت را به خاصه توصیف کرده، یعنی سند آن را صحیح دانسته است[1].
این در حالی است که آنها و تمام علمای متأخر، ریزهخوار گفتههای طوسی در رجال هستند و شایسته نیست که نظر طوسی در رجال را به دلیل نظر متأخرین رد کنند که در این صورت همان اندک چیزی را که در دست دارند و نام علم رجال بر آن مینهند نابود ساختهاند. در حقیقت گفتار متأخرین در مورد رجال، بود و نبودش یکسان است؛ زیرا صرفاً گفتاری خالی از هرگونه دلیل شرعی است.
آنها: از ارائۀ دلیل شرعی یا عقلی بر عقیدهشان مبنی بر وجوب تقلید که دین مرجعگرای خود را بر پایۀ آن بنا میکنند عاجزند؛ زیرا هیچ آیۀ قرآنی محکم الدلاله و هیچ روایت قطعی الصدور و قطعی الدلاله و نیز هیچ دلیل عقلی تامی برای تأیید این عقیده در دست ندارند. و قاعدۀ وجوب مراجعه به عالم ـکه از آن دم میزنندـ بر ایشان منطبق نیست؛ زیرا آنها ـدر بهترین حالتـ عرضهکنندۀ ظن و گمان هستند، و ظان و گمانکننده محسوب میشوند [نه عالم و کسی که یقین دارد].
حقیقت آن است که ایشان بعضاً فقط اوهام و خیالات خود را ارائه میکنند، مثل احکام نماز در مناطق نزدیک به قطب. حتی برخی از این افراد ـکه خود را مرجع نام مینهندـ قادر به درک آنچه به آنها گفته میشود نیز نیستند؛ در حالی که ما از آنها اقامۀ دلیل بر عقیدهشان را برای واجب بودن تقلید از غیرمعصوم خواستاریم، میبینیم آنها دلیل خود را در باب رجوع به متخصص ارائه میکنند!
این سخن در بهترین حالت خود به معنی جایز بودن رجوع است، نه وجوب؛ حتی در همین جواز هم بحث و اشکال وجود دارد. اینکه آنها چنین سخنی را بهعنوان دلیل عقلی ارائه میکنند به این معنا است که یا نمیدانند ما به ایشان چه میگوییم یا خود اذعان دارند که عقیدهشان باطل و بدعت و بیدلیل است و پس از آنکه ما بطلان آن را نمایان ساختیم، از عقیدۀ واجب بودن به عقیدۀ جواز یا استحباب عقبنشینی کردند. اگر قضیه اینچنین است پس باید چشمپوشی از عقیدۀ باطلشان را علنی کنند و بگویند از وجوب، به جواز کوچ کردهاند تا ما نیز بحث و مناقشۀ خود را با ایشان به همین وادی سوق دهیم و در باب عقیدۀ جدیدشان با آنها به بحث و مناظره بپردازیم».
منتظر پاسخ مراجع و دفاعشان از عقیدۀ وجوب تقلید از غیرمعصوم هستم یا اینکه برای مردم بیان کنند که این عقیده، عقیدهای است ناصحیح و آنها در بنا نهادن این عقیده، ره به خطا پیمودهاند.
- تاریخ انتشار پیام در صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع): 14 دسامبر 2012
ای فرزند آدم! وقتی خشمگین میشوی مرا یاد کن، تا وقتی خشمگین میشوم تو را یاد کنم و تو را در میان کسانی که نابود میکنم نابود ننمایم؛ و وقتی به تو ستمی روا شد به یاری و انتقام من برای خودت راضی باش؛ چراکه یاری و انتقام من برای تو بهتر از یاری و انتقام خودت برای خودت است.
- تاریخ انتشار پیام در صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع): 14 دسامبر 2012
[1] – طوسی قبل از برشمردن روایاتی که بر امامت ائمه(ع) دلالت دارند گفته است: «… اما روایاتی که از جهت خاصه ـشیعهـ روایت شدهاند بیش از آن است که بتوان شمرد…» و مجموعهای از روایتها را برشمرده که روایت وصیت نیز در میان آنها است. مراجعه کنید به کتاب غیبت شیخ طوسی: ص 137 تحقیق عباد الله طهرانی.