خلاصهای در خصوص نظریۀ تکامل
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.
از خداوند میخواهم در خیر و عافیت باشید.
پیش از آنکه به ساده لوحانه بودن اعتراضات به نظریۀ تکامل بپردازم خلاصۀ زیر را از کتاب «توهم بیخدایی» نقل میکنم.
خلاصه:
دلایل صحیح بودن نظریۀ تکامل بسیار زیادند از سوی دیگر اشکالات بنیادین بر ایدۀ آفرینش یکباره نیز فراوانند، مانند اشکال عصب حنجره (که گذشت) و دیگر اشکالات مشابهی که در کالبدشناسی تطبیقی یافت میشود و نیز اشکالات زمینشناسی تاریخی که بهطور قطعی ثابت کرده است حیوانات و نباتات در فواصل زمانی متوالی رو به تکامل نهادهاند.
در ابتدا باکتری به وجود آمد سپس با گذشت زمانی طولانی سلولهای یوکاریوت (سلول دارای هستۀ حقیقی) پدیدار شد و به دنبال آن موجودات چند سلولی پا به عرصۀ وجود نهاد و به این ترتیب حیات آرام آرام رو به تکامل گذاشت.
اگر آفرینش بهصورت دفعی و یکباره صورت گرفته و هدف خدا آفرینش انسان، محیط و موجودات پیرامون او بوده باشد و اگر انسان در زمانی بسیار نزدیک در مقایسه با تاریخ زمینشناسی به وجود آمده باشد؛ چرا خدا دستههای اولیه را با نظم و ترتیب آفریده به گونهای که هر دستۀ جدید مشابه دستۀ قبلی ولی تکامل یافتهتر و تطابق یافتهتر از آن است؟!
آیا مثلاً به این دلیل خدا آنها را طی دورههای زمانی و تکاملی آفرید چون قصد فریب انسان را دارد و میخواهد هنگامی که او فرایند آفرینش را در لایههای زمین به گونهای که منظم و مرتب بوده و به تدریج رو به تکامل و پیشرفت مینهد میبیند به تکامل معتقد گردد؟! مسلماً چنین نیست! خدا میخواهد انسان حقیقت را همانگونه که هست بشناسد و میخواهد آدمی به خدا و خلقت همانگونه که خدا آن را پدید آورده است ایمان بیاورد.
تنها پاسخ قانع کننده منطقی و قابل قبول که با مراجعه به زمینشناسی تاریخی به آن میرسیم این است: زندگی به گونهای ساده آغاز شد سپس به تدریج تکامل و ارتقا یافت. اگر معتقدان به آفرینش دفعی جواب منطقی و قانع کنندهای دارند که از ارزش علمی برخوردار است و پژوهشهای ژنتیکی، کالبدشناسی تطبیقی و زنجیرۀ جانداران موجود و غیره آن را تأیید میکند به ما ارائه نمایند.
این افراد یا چون نظریۀ تکامل را دوست نمیدارند آن را رد میکنند و یا اقدام آنها به این دلیل است که برخی از ملحدان از این نظریه برای انکار وجود خدای سبحان بهره برداری میکنند و این عده نیز از پاسخگویی به آنها ناتوانند؛ بنابراین به عناد و لجاجت و رد نظریۀ تکامل روی میآورند علیرغم دلایلی که برای درستی آن ارائه میشود. همچنین اشکالات علمی فراوانی برای ایدۀ آفرینش دفعی با وجود دلالت متون دینی بر تکامل وجود دارد، این بیانصافی و لجاجتی کورکورانه است.
برای مجادلهکنندگانی که از سر جهل یا لجاجت نظریۀ تکامل را رد میکنند دیگر چه باقی مانده است؟! یک چیز باقی مانده است: هر کسی میتواند این نظریه را نقض کند به اینصورت که یا آن را از اعتبار علمی ساقط نماید یا به محض یافتن شاهد و مدرکی که با پیشبینیهای این نظریه سر ناسازگاری داشته باشد به آن استناد نماید.
نظریۀ تکامل استوار ایستاده است و تمام انکارکنندگانش را به تحدی و مبارزه دعوت میکند و از آنها میخواهد که فقط یک شاهد و دلیل ارائه کنند که با پیشگوییهای این نظریه همخوانی نداشته باشد، فقط یک دلیل نه بیشتر.
واقعیت آن است که چنین سرنخی وجود ندارد و هزاران پژوهش و آزمایش صورت گرفته در علم زیستشناسی، کالبدشناسی تطبیقی و ژنتیک از زمان پیدایش نظریۀ تکامل تا امروز نتوانسته است مدرکی در علم زمینشناسی تاریخی بیابد که با پیشبینیهای نظریۀ تکامل متعارض باشد.
این به آن معنا است که نظریۀ تکامل کاملاً صحیح بوده است و هیچ نقص و خللی در آن راه ندارد. گذشت بیش از یکصد سال که سرشار از هزاران آزمایش، پژوهش و مشاهدات عینی بوده است و جملگی بدون استثنا با مبانی یک نظریۀ مشخص مطابقت داشتهاند بر اثبات درستی آن نظریه کفایت میکند.
- تاریخ انتشار پیام در صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع): 2 مارس ۲۰۱۴