کتاب پیک صفحه (مجموعه پیام‌های صفحه فیس‌بوک سید احمد الحسن)

توقفگاه سوم: آیا این همان داستان ایوب پیامبر خداست که سومریان آن را پیش از وقوعش روایت می‌کنند؟!

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد قصه‌های سومریان در واقع داستان‌ سرایی و اخبارات غیبی در خصوص ماجراهایی در مسیر دین الهی است که پس از سومریان واقع خواهند شد.

هرکس الواح گلی سومری را بخواند درمی‌یابد که این الواح از پیامبران و فرستادگانی خبر می‌دهد که بعدها خواهند آمد؛ مانند آنچه در قصۀ حضرت ایوبِ پیامبر(ع) آمده است، پیش از آنکه ایوب(ع) بیاید و پیش از آنکه ماجرایش در تورات و قرآن درج شود.

«زمان تمام الواح و نیز لوح‌های شکسته‌ای که این نوشته‌های سومری در آن نگاشته شده است به بیش از هزار سال قبل از اینکه سِفر ایوب نوشته شود باز می‌گردد[1]

گزیده‌ای از داستان ایوب(ع) آن‌گونه که در الواح سومری (مدت‌زمانی بسیار طولانی پیش از تولد وی‌) نگاشته شده به شرح زیر است:
«من که فرزانه و عاقلم، چرا در بندِ جوانان کم‌ مایه باشم؟
من که خردمند و دانایم، چرا در زمرۀ نابخردانم می‌پندارند؟
غذا همه‌ جا فراوان است، اما بهرۀ من گرسنگی است.
آن روز که قسمت‌ها و نصیب‌ها تقسیم شد سهم من رنج و درد شد.
خداوندا! می‌خواهم در پیشگاه تو بایستم.
می‌خواهم با تو سخن بگویم و سخن من آه و حسرت‌هاست.
می‌خواهم رازم را به تو بگویم و از تلخ‌کامی خود در پیشگاه تو بنالم.
می‌خواهم پریشان بنالم، از مادرم که مرا زایید تا از بیان درد و رنجم در پیشگاه تو کوتاهی نکند.
از خواهرم که دیگر آن ترانه‌های خوشبختی را نخوانَد و زمزمه نکند و به درگاه تو با چشمانی اشک‌بار از درد و رنج من نوحه‌سرایی کند، همسرم به زاری از درد من سخن بگوید.
بگذار نغمه‌‌پردازی خوش‌الحان، نصیب تلخ مرا زمزمه کند.
اشک و غم و افسردگی و ملال همراه من شده است.
رنج و درد چنان بر من چشم دوخته است که گویی جز اشک نصیبی ندارم.
بیماری جانکاهی بر من چیره شده است.
خداوندا! تو که پدر من هستی و مرا به دنیا آوردی، مرا یاری ده تا به پا خیزم.
تا کی مرا وا می‌نهی و بی‌ هیچ هدایتی باقی می‌گذاری؟
سخنی راست و درست گفته‌اند که ‌هیچ مادری کودک بی‌گناه نزایید.
از دیرباز کودکِ بی‌گناه دیده به جهان نگشود.
او مردی است که خداوند اشک‌ها و گریه‌اش را دید و شنید.
جوانی که شِکوه و ناله‌اش توانست دل خدایگانش را به دست آورد.
شیطانِ‌ بیماری که او را دربر گرفته و بر او سایه افکنده بود دور نمود.
آن بیماری که او را چون زمین‌گیر کرده بود، زایل نمود و پراکنده ساخت.
سرنوشت شومی را که برایش مقدر شده بود با حکمش تغییر داد.
و رنج و درد آن مرد را به شادی و خوشی مبدل ساخت
[2]

  • تاریخ انتشار پیام در صفحه فیس‌بوک سید احمد الحسن(ع): 20 دسامبر 2012

پی‌نوشت‌ها:
[1]. از الواح سومر، کریمر.
[2]. از الواح سومر، د.کریمر.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا