تسلیت به مناسبت شهادت صدیقه فاطمۀ زهرا(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما.
از خداوند میخواهم در خیر و عافیت باشید.
خداوند اجر شما را در شهادت برادرتان عباس[1](رحمت خدا بر او باد) بزرگ گرداند و از خدا میخواهم او را به صورتی نیکو پذیرا شود که او ارحمالراحمین است.
در این روزهای دردناکی که مصادف با روزهای شهادت فاطمه دختر محمد(صلوات خدا بر او) است آنچه را پیشتر در این صفحۀ مبارک منتشر نموده بودم دوباره نشر میدهم.
خداوند پاداشهای شما را بزرگ بگرداند و اعمالتان را بپذیرد.
«بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله
سلام و رحمت و برکات خدا بر شما
نیمۀ ماه جمادیالاول مصادف با یاد شهادت فاطمۀ زهرا(صلوات خدا بر او) است؛ در حالی که متأثر از جراحتی بود که در اثر تعرض به خانۀ محمد فرستادۀ خدا(ص) (بهواسطۀ هجوم عمر و جماعت همراهش) به ایشان وارد شد.
امیدوارم خداوند به مؤمنان توفیق برپایی مجالس عزا در سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم جمادیالاول و بیان ماجرا و چگونگی حملۀ عمر به خانۀ رسول خدا(ص) و تهدید به سوزاندن آن همراه کسانی که در آن بودند (یعنی علی و فاطمه و کودکانشان (صلوات خدا بر آنان)) عطا فرماید.
انتظار دارم بزرگواران و مشایخ طلاب حوزۀ مهدوی(خداوند محفوظشان بدارد) و دیگر مردان و زنان مؤمن (خداوند حفظشان فرماید) حقیقت واقعۀ هجوم به خانۀ فاطمه(صلوات خدا بر او) را بیان کنند آنگونه که هست و آنگونه که رخ داده است و با دلایل و اثبات تاریخی از کتابهای مخالفان[2] بدون گفتن ناسزا یا دشنام یا لعن و نفرین به مهاجمان.
اجازه دهیم مسلمانان شریف با خود انصاف پیشه کنند و بر اساس عدالت میان فاطمه دختر محمد(ص) سیدۀ بانوان جهانیان و کسانی که به خانهاش یورش برده مسبب آزار و شهادتش شدند حکم کنند و به جستوجوی اسباب و عللی بپردازند که منجر به این هجوم شد.
اسبابی که محور و اساسش وصیت رسول خدا حضرت محمد(ص) بود؛ همان وصیتی که آن را بازدارندۀ امت از گمراهی توصیف فرمود آن هنگام که رسول خدا(ص) خواست وصیت را برای عموم مردم در روز پنجشنبه (در حالی که در بیماری منجر به وفاتش قرار داشت) بنویسد و عمر و دار و دستهاش به جنابش اعتراض کرده، رسول خدا(ص) را به اینکه هذیان میگوید (یعنی خرفت و کودن شده است) متهم میکنند و مصیبت مشهور پنجشنبه واقع شد.
در نتیجه رسول خدا(ص) از نوشتن این نوشتار بازدارنده برای کسانی که در روز پنجشنبه آن را نپذیرفتند روی گرداند و پس از آن در شب وفاتش برای کسانی نوشت که آن را پذیرا بودند. شکر خدا که علی(ع) (نگارندۀ این نوشتار) و امامان از فرزندانش(صلوات خدا بر آنان) آن را حفظ و برای امت بیان کردند و این نوشتار به شیخ طوسی(رحمه الله) رسید و او آن را در کتاب «الغیبة»[3] نقل کرد و راویانش را با صفت «خاصه» یعنی شیعیان مؤمن توصیف کرد و به اینصورت صدق و راستگوییشان اثبات میشود؛ چرا که هیچ نکوهشی برای آنان ثابت نشده است.
به این ترتیب «وصیت» برای کسی که با سند استدلال میکند «صحیحالسند» است، کما اینکه وصیت قرینه و تواتر معنوی هم دارد و به این ترتیب صحت صادر شدنش اثبات میشود و از آنجا که چنین توصیف شده که بهتنهایی کافی است تا امت را از گمراهی بازبدارد، محال است توسط افراد دیگری غیر از صاحبانش که در آن ذکر شدهاند مورد ادعا قرار گیرد؛ زیرا اگر امکان ادعای وصیت توسط غیر صاحبانش وجود داشته باشد خداوند سبحان و متعال که آن را (بهتنهایی) به اینکه برای بازداشتن از گمراهی کافی است توصیف فرموده، متهم به کذب و دروغگویی خواهد شد؛ چرا که او به بازدارنده بودن آن از گمراهی خبر داده در حالی که بازدارنده نبوده است! یا متهم میشود به جهل و نادانی نسبت به غیب یا ناتوانی از حفظ و نگهداری از ادعا توسط افراد باطل قبل از ادعای آن توسط صاحبش؛ در حالیکه ساحت او (سبحان) از آنچه باطل پیشگان میگویند بسی بهدور است!
خوشا به حال کسانی که به وصیت رسول خدا محمد(ص) تمسک میجویند و وای بر کسانی که با وصیت رسول خدا محمد(ص) در همان ابتدا به نبرد برخاستند و برای جلوگیری از نوشتنش تلاش کردند و گفتند او هذیان میگوید به این دلیل که اسم علی(ع) (نخستینِ اوصیا) در آن بود.
و وای بر کسانی که امروز در مبارزه علیه وصیت از آنها تبعیت میکنند و به هر تلاش زشتی (که علت آن نحوستشان است) برای اشکال گرفتن به وصیت رسول خدا حضرت محمد(ص) متوسل میشوند تنها به این دلیل که اسم احمد اولین مهدیین در آن است.
- تاریخ انتشار پیام در صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع): 15 مارس ۲۰۱۴
** ** **
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما
از خدا میخواهم در خیر و عافیت باشید.
Ahmad Alyamany نوشته است:
سلام بر شما آقا و مولای من احمدالحسن!
پدرم از انصار کویت (حاج حبیب یوسف حبیب چراغ) امروز به رحمت خدای متعال رهسپار شد. از خدا میخواهم او در دنیا و آخرت از انصار شما باشد و از شما (ای پدرم) خواستار دعا برای بخشایش پدرم هستم؛ بخشایش و مغفرت برای کوتاهی ما. و الحمد لله وحده.
به خدا سوگند که او (با وجود تمامی چیزهایی که با آنها رویارو شد) برای یاری حق احمد(ع) خستگیهای بسیاری متحمل گردید ولی ثابتقدم ماند.
پاسخ:
و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند پاداشهای شما را بزرگ بدارد و اعمالتان را بپذیرد.
رحمت خدا بر پدر پاکتان باد. از خدا میخواهم منزلت او را بالا ببرد و او را با محمد و آلمحمد مبعوث فرماید و او را شفاعتگری شفاعتکننده قرار دهد؛ چرا که او در زمانی که یاور اندک بود حق را یاری کرد و بر حق ثابتقدم ماند.
خداوند او را بهخاطر محمد و آلمحمد بهترین پاداش نیکوکاران عطا فرماید.
- تاریخ انتشار پیام در صفحه فیسبوک سید احمد الحسن(ع): 19 مارس ۲۰۱۴
پینوشتها:
[1] – شهید عباس سبتی، متولد سال 1966 در استان میسان است. وی پس از سقوط صدام طاغوت به دعوت حق ایمان آورد. پس از سال 2008 دستگیر شد و در تاریخ 2014/3/13 به فوز شهادت نایل گردید.
[2] – بهعنوان مثال نگاه کنید به: کتاب الامامة و السیاسة، ابنقتیبة، ج1، ص19، تحقیق الزینی؛ تاریخ بلاذری، ج1، ص587؛ تاریخ طبری، ج2، ص443؛ الاستیعاب، ابنعبدالبر، ج3، ص975.
[3] – غیبت، طوسی: ص150، تحقیق عبادالله تهرانی، در چاپ فارسی، ص300.